floating voter

جمله های نمونه

1. However, there was a significant minority of floating voters: on average about 20 percent of the electorate.
[ترجمه گوگل]با این حال، اقلیت قابل توجهی از رای دهندگان شناور وجود داشت: به طور متوسط ​​حدود 20 درصد از رای دهندگان
[ترجمه ترگمان]با این حال، اقلیت قابل توجهی از رای دهندگان شناور وجود داشت: به طور متوسط حدود ۲۰ درصد از رای دهندگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Had the floating voters, floated off?
[ترجمه گوگل]آیا رای دهندگان شناور، شناور شده بودند؟
[ترجمه ترگمان]آیا رای دهندگان شناور در آب شناور بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Taxes could be the deciding factor for millions of floating voters.
[ترجمه گوگل]مالیات ها می تواند عامل تعیین کننده برای میلیون ها رای دهنده شناور باشد
[ترجمه ترگمان]مالیات ها می تواند عامل تعیین کننده میلیون ها رای دهنده شناور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr. Ewing I am delighted to learn that you are a floating voter, Mr. Speaker.
[ترجمه گوگل]آقای یوینگ من از اینکه متوجه شدم شما یک رأی دهنده شناور هستید، مسرور هستم، آقای رئیس
[ترجمه ترگمان]آقای Ewing، من خوشحالم که از شما یاد می گیرم که شما یک رای دهنده شناور هستید، آقای سخنگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He then sparked off a row by suggesting that floating voters should stay in bed on polling day.
[ترجمه گوگل]او سپس با پیشنهاد این که رای دهندگان شناور باید در روز رای گیری در رختخواب بمانند، جرقه ای به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]او سپس با اشاره به اینکه رای دهندگان شناور باید در روز رای گیری در بس تر بمانند جرقه یک سطر را زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a floating voter is a person who is not a firm supporter of any political party.

پیشنهاد کاربران

تعریف: اشخاصی که بدون پایبندی و جناح گیری در سیاست هر بار به یک حزب رای می دهند.
تحت اللفظی: رای دهنده سرگردان
معنی: حزب باد
floating voter به شخصی میگویند که به حزب خاصی پایبند نیست و هر دفعه، به حزب متفاوتی رای میدهد

بپرس