floating point

/ˈfloʊtɪŋˈpɔɪnt//ˈfləʊtɪŋpoɪnt/

(ریاضی - کامپیوتر) ممیز سیار، ممیز نیم لگاریتمی، ممیز شناور، با ممیز شناور

جمله های نمونه

1. Processing involves floating point calculations, and speed of processing is heavily dependent on hardware.
[ترجمه گوگل]پردازش شامل محاسبات ممیز شناور است و سرعت پردازش به شدت به سخت افزار بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]پردازش شامل محاسبات نقطه ای شناور است و سرعت پردازش به شدت وابسته به سخت افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Floating point variables are stored in binary floating point format with their least significant byte first.
[ترجمه گوگل]متغیرهای ممیز شناور در فرمت ممیز شناور باینری با کمترین بایت مهم ذخیره می شوند
[ترجمه ترگمان]متغیرهای نقطه شناور در قالب نقطه ای شناور دوتایی با کم ترین بایت ابتدایی خود ذخیره می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Integer performance shows up in all software, whereas floating point performance is primarily reflected in specialized mathematical operations.
[ترجمه گوگل]عملکرد عدد صحیح در همه نرم افزارها نشان داده می شود، در حالی که عملکرد ممیز شناور در درجه اول در عملیات ریاضی تخصصی منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد صحیح در تمام نرم افزارها نشان داده می شود، در حالی که عملکرد نقطه شناور در درجه اول در عملیات ریاضی تخصصی منعکس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the exponent of a floating point number is zero, the number is stored in integer format in the mantissa.
[ترجمه گوگل]اگر توان یک عدد ممیز شناور صفر باشد، آن عدد در قالب عدد صحیح در مانتیس ذخیره می شود
[ترجمه ترگمان]اگر نمای عدد نقطه ممیز صفر باشد، عدد در فرمت صحیح در the ذخیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A floating point accelerator, larger disk and memory expansion are options.
[ترجمه گوگل]شتاب دهنده ممیز شناور، دیسک بزرگتر و افزایش حافظه گزینه هایی هستند
[ترجمه ترگمان]یک شتاب ده نقطه ای شناور، دیسک بزرگ تر و توسعه حافظه گزینه های هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. While nearly every processor and programming language supports floating point arithmetic, most programmers pay little attention to it.
[ترجمه گوگل]در حالی که تقریباً هر پردازنده و زبان برنامه نویسی از محاسبات ممیز شناور پشتیبانی می کند، اکثر برنامه نویسان توجه کمی به آن دارند
[ترجمه ترگمان]در حالی که تقریبا هر پردازشگر و زبان برنامه نویسی از حساب ممیز شناور پشتیبانی می کنند، اغلب برنامه نویسان به آن توجه چندانی نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When a floating point number is converted from one representation to another representation, the least significant digits of that number may vary slightly.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک عدد ممیز شناور از یک نمایش به نمایش دیگری تبدیل می شود، ارقام کم اهمیت آن عدد ممکن است کمی متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]وقتی یک عدد ممیز شناور از یک نمایش به نمایش دیگر تبدیل می شود، حداقل رقم قابل توجهی از آن عدد ممکن است کمی متفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Within Core Image, images are represented using floating point values to represent the pixel components within the designated color space.
[ترجمه گوگل]در Core Image، تصاویر با استفاده از مقادیر ممیز شناور نمایش داده می شوند تا اجزای پیکسل را در فضای رنگی تعیین شده نشان دهند
[ترجمه ترگمان]در تصویر مرکزی، تصاویر با استفاده از مقادیر نقطه شناور برای نمایش مولفه های پیکسل در فضای رنگ تعیین شده نمایش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The CPU subsystem also includes a Floating Point Unit.
[ترجمه گوگل]زیرسیستم CPU همچنین شامل یک واحد نقطه شناور است
[ترجمه ترگمان]سیستم CPU نیز شامل واحد Floating Point می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Floating point representation, Gaussian elimination with partial pivoting, scaling of computations with matrix size, banded and tri-diagonal systems, LU decomposition.
[ترجمه گوگل]نمایش نقطه شناور، حذف گاوسی با چرخش جزئی، مقیاس بندی محاسبات با اندازه ماتریس، سیستم های نواری و سه قطری، تجزیه LU
[ترجمه ترگمان]بازنمایی نقطه شناور، حذف گاوسی با چرخش های جزیی، مقیاس بندی محاسبات با ابعاد ماتریس، banded و سه رنگ، تجزیه LU
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Floating point arithmetic is rarely exact.
[ترجمه گوگل]محاسبات ممیز شناور به ندرت دقیق است
[ترجمه ترگمان]محاسبه دقیق حساب به ندرت دقیق و دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You reach a bottom in defining a Python floating point number .
[ترجمه گوگل]شما در تعریف عدد ممیز شناور پایتون به انتهای خود می رسید
[ترجمه ترگمان]شما به انتهای یک عدد نقطه شناور پیتون می رسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A system of mathematical notation: fixed point or floating point scale of an arithmetic value.
[ترجمه گوگل]سیستم علامت گذاری ریاضی: مقیاس نقطه ثابت یا نقطه شناور یک مقدار حسابی
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نماد ریاضی: نقطه ثابت یا مقیاس ممیز شناور یک مقدار ریاضی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A floating point number with the machine's current load average.
[ترجمه گوگل]یک عدد ممیز شناور با میانگین بار فعلی دستگاه
[ترجمه ترگمان]یک عدد نقطه شناور با میانگین بار ماشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] ممیز متحرک
[کامپیوتر] ممیز شناور
[برق و الکترونیک] ممیز شناور دستگاه عددی که در آن محل ممیز در اعداد ثابت نمی ماند. - اعداد با ممیز شناور
[ریاضیات] نقطه ی متغیر، ممیز شناور، ممیز سیار، نقطه ی اعشار سیار، ممیز غیر صحیح، نقطه ی غیر صحیح
[آمار] ممیّز شناور

انگلیسی به انگلیسی

• system in which a quantity is denoted by one number multiplied by a power of the number base

پیشنهاد کاربران

بپرس