• (1)تعریف: the act or practice of flirting. • مشابه: come-on, gallantry
• (2)تعریف: a casual, superficial, or passing relationship or involvement, usu. romantic.
جمله های نمونه
1. She was aware of his attempts at flirtation.
[ترجمه گوگل]او از تلاش های او برای معاشقه آگاه بود [ترجمه ترگمان]از تلاش های او در لاس زدن آگاه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She had a mild flirtation with him when they first met.
[ترجمه بهنوش] اولین بار که همدیگر را دیدند، دختر برایش چشم و ابرو می آمد.
|
[ترجمه گوگل]وقتی برای اولین بار ملاقات کردند، او با او معاشقه ملایمی داشت [ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار همدیگر را دیدند، با او لاس می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She had no objection to a little mild flirtation .
[ترجمه گوگل]او هیچ مخالفتی با یک معاشقه خفیف نداشت [ترجمه ترگمان]او هیچ مخالفتی با لاس زدن ملایمی نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was a harmless flirtation and nothing more.
[ترجمه گوگل]این یک معاشقه بی ضرر بود و نه بیشتر [ترجمه ترگمان]این یک لاس flirtation بی ضرر بود و نه بیشتر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had a brief flirtation with one of the maths students.
[ترجمه گوگل]او با یکی از دانش آموزان ریاضی معاشقه کوتاهی داشت [ترجمه ترگمان]او با یکی از دانشجویان ریاضیات لاس زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Frank's efforts at flirtation had become tiresome to her.
[ترجمه گوگل]تلاش فرانک برای معاشقه برای او خسته کننده شده بود [ترجمه ترگمان]تلاش فرانک در لاس زدن برایش خسته کننده شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hague has already been accused of a dangerous flirtation with populism over immigration or law and order issues.
[ترجمه گوگل]هیگ قبلاً به معاشقه خطرناک با پوپولیسم بر سر مسائل مربوط به مهاجرت یا نظم و قانون متهم شده است [ترجمه ترگمان]Hague پیش از این به لاس زدن خطرناکی در مورد مهاجرت یا قانون و مسائل نظم متهم شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A brief flirtation with the Communist Party - done mainly to shock, he supposed.
[ترجمه گوگل]او تصور میکرد که معاشقهای کوتاه با حزب کمونیست - که عمدتاً برای شوکه کردن انجام میشود [ترجمه ترگمان]فکر کرد: یه لاس کوتاه با حزب کمونیست که بیشتر شوکه شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All his kind generally wanted was a quick flirtation, an acquiescent woman, and a no-strings parting the following morning.
[ترجمه گوگل]تمام چیزی که عموماً هموطنان او می خواستند یک معاشقه سریع، یک زن رضایت بخش و یک جدایی بدون رشته در صبح روز بعد بود [ترجمه ترگمان]تنها چیزی که معمولا آرزویش را داشت، لاس زدن سریع بود، یک زن acquiescent، و یک جدایی بدون وقفه صبح روز بعد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His cool flirtation with death and his ambiguous fate were the stuff from which legends are born.
[ترجمه گوگل]معاشقه جالب او با مرگ و سرنوشت مبهم او چیزهایی بود که افسانه ها از آن متولد می شوند [ترجمه ترگمان]لاس زدن His با مرگ و سرنوشت his چیزهایی بود که افسانه ها از آن زاده شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This film marks Franco Zeffirelli's third cinematic flirtation with Shakespeare.
[ترجمه گوگل]این فیلم سومین معاشقه سینمایی فرانکو زفیرلی با شکسپیر است [ترجمه ترگمان]این فیلم داستان flirtation cinematic فرانکو را با شکسپیر نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was a lot to be said for flirtation and mutual admiration.
[ترجمه گوگل]برای معاشقه و تحسین متقابل حرف های زیادی برای گفتن بود [ترجمه ترگمان]خیلی چیزها برای لاس زدن و تحسین متقابل بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Young Bruce's flirtation with Padstow lifeboat didn't make good reading.
[ترجمه گوگل]معاشقه بروس جوان با قایق نجات Padstow خواندن خوبی نداشت [ترجمه ترگمان]لاس زدن جوان با قایق نجات به خوبی خواندن را انجام نداد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I think he realizes that his presumptuous little flirtation is over.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم او متوجه شده است که معاشقه کوچک خودسرانهاش به پایان رسیده است [ترجمه ترگمان]فکر کنم متوجه شده که لاس زدن presumptuous دیگه تموم شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
لاس زنی (اسم)
flirtation
انگلیسی به انگلیسی
• love affair, brief romance; act of flirting, affectionate teasing