1. they use flint and steel in making fire by percussion
آنان برای ایجاد آتش از کوبیدن سنگ چخماق به پولاد استفاده می کنند.
2. her heart became flint
قلبش (مثل) سنگ شد.
3. to strike sparks from a flint
با سنگ چخماق اخگر ایجاد کردن
4. Under the pressure, the flint crumbled into fragments.
[ترجمه گوگل]زیر فشار، سنگ چخماق به قطعات خرد شد
[ترجمه ترگمان]در زیر فشار، سنگ آتش زنه درهم ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The rock here was as hard as flint.
[ترجمه گوگل]سنگ اینجا به سختی سنگ چخماق بود
[ترجمه ترگمان]سنگ اینجا به اندازه سنگ چخماق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This layer of rock contains a lot of flint.
[ترجمه گوگل]این لایه سنگ حاوی سنگ چخماق زیادی است
[ترجمه ترگمان]این لایه سنگ شامل سنگ های آتش زنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His eyes were as hard as flint.
[ترجمه گوگل]چشمانش به سختی سنگ چخماق بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش به اندازه سنگ چخماق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He has a heart as hard as flint.
[ترجمه گوگل]او قلبی به سختی سنگ چخماق دارد
[ترجمه ترگمان]قلب او به اندازه سنگ چخماق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Where flint waste is found there are usually hammer stones and perhaps a stone anvil.
[ترجمه گوگل]جایی که ضایعات سنگ چخماق یافت می شود معمولاً سنگ های چکشی و شاید سندان سنگی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جایی که ضایعات سنگی پیدا می شود، معمولا سنگ ها و شاید سندان سنگی دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Flint, who had just received an intensive coaching from Matthews and Mulholland, began a passionate appeal.
[ترجمه گوگل]فلینت که به تازگی مربیگری فشرده ای را از متیوز و مالهالند دریافت کرده بود، جذابیت پرشور خود را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]فلینت که به تازگی مربیگری فشرده را از متیوز و مولهولند دریافت کرده بود، شروع به درخواست استیناف پرشوری نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His face is set like flint against the threats and swipes of guards and the rabble.
[ترجمه گوگل]چهره او مانند سنگ چخماق در برابر تهدیدها و ضربات تند و تیز نگهبانان و اغتشاشگران قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]صورتش مثل سنگ آتش زنه در برابر تهدیدها و ضربات مشت نگهبان ها و اوباش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Damian Flint does everything he possibly can to make me blow twenty-five fuses at once!
[ترجمه گوگل]دامیان فلینت هر کاری که ممکن است انجام می دهد تا من را وادار کند که بیست و پنج فیوز را در آن واحد بزنم!
[ترجمه ترگمان]دیمن فلینت هر کاری می کنه می کنه که من می تونم یه دفعه بیست و پنج تاش رو منفجر کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The yard was a desert of flint chips and rolling stock that was almost extinct.
[ترجمه گوگل]حیاط بیابانی از تراشه های سنگ چخماق و وسایل نورد بود که تقریباً منقرض شده بود
[ترجمه ترگمان]حیاط یک صحرا پر از قلوه سنگ بود و stock که تقریبا از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Flint is good-and an impressive accomplishment for a first novel-but it ain't that good.
[ترجمه گوگل]سنگ چخماق خوب است - و یک دستاورد چشمگیر برای اولین رمان - اما آنقدرها خوب نیست
[ترجمه ترگمان]فلینت پسر خوبی است و موفقیت بزرگی برای یک رمان درجه یک دارد - اما خیلی هم خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Damian Flint strode out into the cool night air.
[ترجمه گوگل]دامیان فلینت به هوای خنک شبانه رفت
[ترجمه ترگمان]دیمن فلینت در هوای خنک شب به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید