1. at this juncture in the negotiations we must all show patience and flexibility
در این نقطه ی حساس مذاکرات همه ی ما باید صبر و انعطاف داشته باشیم.
2. The regulations do not permit much flexibility.
[ترجمه گوگل]مقررات انعطاف پذیری زیادی را اجازه نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این مقررات به انعطاف زیادی اجازه نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Employees expect flexibility in the workplace.
[ترجمه گوگل]کارکنان انتظار انعطاف پذیری در محل کار را دارند
[ترجمه ترگمان]کارکنان انتظار انعطاف پذیری در محل کار را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Police work involves a considerable degree of flexibility and discretion.
[ترجمه گوگل]کار پلیس مستلزم میزان قابل توجهی از انعطاف و اختیار است
[ترجمه ترگمان]کار پلیس شامل میزان قابل توجهی از انعطاف پذیری و احتیاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her great strength lies in her flexibility.
[ترجمه گوگل]قدرت بزرگ او در انعطاف پذیری او نهفته است
[ترجمه ترگمان]قدرت عظیم او در انعطاف پذیری او نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There has got to be a degree of flexibility.
[ترجمه گوگل]باید میزانی از انعطاف پذیری وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]باید کمی انعطاف پذیری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The advantage of this system is its flexibility.
[ترجمه گوگل]مزیت این سیستم انعطاف پذیری آن است
[ترجمه ترگمان]مزیت این سیستم انعطاف پذیری آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Flexibility is intrinsic to creative management.
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری ذاتی مدیریت خلاق است
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیری ذاتی برای مدیریت خلاق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The flexibility of distance learning would be particularly suited to busy managers.
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری آموزش از راه دور به ویژه برای مدیران پرمشغله مناسب است
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیری یادگیری از راه دور به طور خاص برای مدیران درگیر مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You have considerable flexibility in this job and can choose how to do things.
[ترجمه گوگل]شما در این شغل انعطاف پذیری قابل توجهی دارید و می توانید نحوه انجام کارها را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]شما در این شغل انعطاف پذیری قابل توجهی دارید و می توانید نحوه انجام کارها را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Flexibility of approach is an important prerequisite to successful learning.
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری رویکرد یک پیش نیاز مهم برای یادگیری موفق است
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیری رویکرد پیش نیاز مهم یادگیری موفق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is a need for greater flexibility in the way the network is managed.
[ترجمه گوگل]نیاز به انعطاف پذیری بیشتر در نحوه مدیریت شبکه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نیاز به انعطاف بیشتر در روش مدیریت شبکه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An overdraft provides increased flexibility but at a higher cost.
[ترجمه گوگل]اضافه برداشت باعث افزایش انعطاف پذیری اما با هزینه بیشتر می شود
[ترجمه ترگمان]موجودی که بیشتر از موجودی خود برداشت می کند، انعطاف پذیری بالایی دارد اما هزینه بالاتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You can improve your flexibility by exercising.
[ترجمه گوگل]شما می توانید انعطاف پذیری خود را با ورزش افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با ورزش کردن انعطاف پذیری خود را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید