1. flex your biceps so that i can measure them
عضله ی بازویت را سفت کن تا آن را اندازه بگیرم.
2. to flex and then to relax the muscles of the arm
عضلات بازوی خود را سفت و سپس شل کردن
3. Side cutters are useful for cutting electrical flex to length.
[ترجمه گوگل]برش های جانبی برای برش فلکس الکتریکی به طول مفید هستند
[ترجمه ترگمان]cutters جانبی برای برش flex الکتریکی به طول مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The new role will allow Delaney to flex her acting muscles.
[ترجمه گوگل]نقش جدید به دلانی این امکان را می دهد که عضلات بازیگری خود را خم کند
[ترجمه ترگمان]نقش جدید به Delaney اجازه می دهد تا ماهیچه های acting را خم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Take a comfortably wide stance and flex your knees a little.
[ترجمه گوگل]یک حالت راحت و پهن بگیرید و زانوهای خود را کمی خم کنید
[ترجمه ترگمان]یک حالت کاملا گشاد بگیرید و زانوهایتان را خم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. First, straighten your legs, then flex your feet.
[ترجمه گوگل]ابتدا پاهای خود را صاف کنید، سپس پاهای خود را خم کنید
[ترجمه ترگمان]اول، پاهات رو صاف کن، بعدش پاهات رو خم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She'd been strangled with some kind of flex or cord.
[ترجمه گوگل]او را با نوعی فلکس یا بند ناف خفه کرده بودند
[ترجمه ترگمان]او با یک جور خم شدن یا سیم خفه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Isabel saw the powerful muscles of his shoulders flex beneath his tunic as he controlled whatever emotion was driving him.
[ترجمه گوگل]ایزابل ماهیچه های قدرتمند شانه هایش را دید که زیر تونیکش خم می شوند و هر احساسی را که او را به حرکت در می آورد کنترل می کرد
[ترجمه ترگمان]ایزابل عضلات نیرومند شانه هایش را در زیر پیراهنش دید که هر احساسی را که او را می راند کنترل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Read in studio Finally tonight we're going to flex our muscles.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید بالاخره امشب میخواهیم ماهیچههایمان را خم کنیم
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید در نهایت ما قصد داریم ماهیچه های خود را خم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Now Rostov was amazed to see the Khan flex his hand so that the nails extended like claws.
[ترجمه گوگل]حالا روستوف از دیدن خان که دستش را خم کرد به طوری که ناخن ها مانند چنگال دراز شدند شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]اکنون راستوف متعجب از این بود که می دید که خان دست خود را خم کرده است طوری که ناخن هایش مثل چنگال دراز شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The raft had to flex to survive, but there was a serious penalty: the constant movement produced tremendous abrasion.
[ترجمه گوگل]قایق برای زنده ماندن باید خم می شد، اما یک جریمه جدی وجود داشت: حرکت مداوم باعث ساییدگی فوق العاده شد
[ترجمه ترگمان]کلک مجبور بود خم شود تا زنده بماند، اما یک پنالتی جدی بود: حرکت مداوم خراش عظیمی به بار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lying as shown, flex the foot and swing the top leg forwards and backwards 5 times.
[ترجمه گوگل]همانطور که نشان داده شده دراز بکشید، پا را خم کنید و پای بالایی را 5 بار به جلو و عقب بچرخانید
[ترجمه ترگمان]دراز کشیدن همانطور که نشان داده شده است، پا را خم کرده و قسمت بالایی را به جلو و به عقب تاب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Therese followed the fire flex along the stage and pulled the plug from the socket.
[ترجمه گوگل]ترز به دنبال خم شدن آتش در طول صحنه رفت و دوشاخه را از پریز بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]ترز در امتداد صحنه خم شد و دوشاخه را از پریز کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Their leg joints flex only slightly in the front-rear direction but exceedingly well at right angles to this.
[ترجمه گوگل]مفاصل پای آنها فقط اندکی در جهت جلو-عقب خم می شود، اما در زوایای قائم به آن بسیار خوب است
[ترجمه ترگمان]مفصل ران آن ها فقط کمی در جهت جلویی قرار دارد، اما در زوایای صحیح بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید