صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Flanders or its people, culture, language, or the like.
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the Germanic language of the Flemings.
• (2) تعریف: the people of Flanders collectively.
flemish
/ˈfleˌmɪʃ//ˈflemɪʃ/
معنی: فلمنک، اهل فلاندرز، زبان فلاندرز، فلمنکی
معانی دیگر: زبان فلمیش (زبان ناحیه ی فلاندر در بلژیک که با زبان هلندی از یک خانواده است)، وابسته به ناحیه ی فلاندر و زبان و فرهنگ آن، فلمنگی
بررسی کلمه
مترادف ها
فلمنک (اسم)
dutch, flemish, hollander
اهل فلاندرز (اسم)
flemish, fleming
زبان فلاندرز (اسم)
flemish
فلمنکی (صفت)
dutch, flemish
انگلیسی به انگلیسی
of flanders; of the people of flanders; of the flemish language
پیشنهاد کاربران
1. فلاندری 2. زبان فلاندری
مثال:
he is descended from a Flemish family
او از نسل و تبار یک خانواده فلاندری است.
مثال:
او از نسل و تبار یک خانواده فلاندری است.
اهل فلاندر ( شمال بلژیک امروزی )