fleecy

/ˈfliːsi//ˈfliːsi/

معنی: پرزدار، نرم و پشم دار، مثل پشم
معانی دیگر: پوشیده از پشم، ساخته شده از پشم، پشمی، کرکی، پشم پوش، کرک مانند، نرم و سبک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: fleecily (adv.), fleeciness (n.)
• : تعریف: of, made of, covered with, or like fleece.

- fleecy sheep
[ترجمه گوگل] گوسفند پشمالو
[ترجمه ترگمان] پشم fleecy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- fleecy clouds
[ترجمه گوگل] ابرهای پشمالو
[ترجمه ترگمان] clouds fleecy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. fleecy snow
برف نرم و سبک

2. some animals have a fleecy cover
برخی حیوانات پوشش پشمین دارند.

3. A fleecy cloud was drifting past.
[ترجمه گوگل]ابری پشمالو از کنارش می گذشت
[ترجمه ترگمان]یک ابر fleecy در حال شناور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They had to flay the great, white, fleecy animals and cut them up for food.
[ترجمه گوگل]آنها باید حیوانات بزرگ، سفید و پشمالو را پوسته پوسته می کردند و آنها را برای غذا می بریدند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند پوست سفید و fleecy را پوست کنند و برای غذا cut کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's the fleecy top that has really revolutionised outdoor gear.
[ترجمه گوگل]این بالاپوش پرز و برق است که واقعاً دنده‌های فضای باز را متحول کرده است
[ترجمه ترگمان]این یک قله fleecy است که واقعا تجهیزات فضای باز را متحول ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He liked to wear his fleecy tracksuit next to bare skin.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت کت و شلوار پشمالوی خود را در کنار پوست برهنه بپوشد
[ترجمه ترگمان]دوست داشت که fleecy را در کنار پوست برهنه بپوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most often they throw fleecy pillows that I can flip away; no problem.
[ترجمه گوگل]اغلب آنها بالش های پشمکی می اندازند که من می توانم آن ها را دور بزنم مشکلی نیست
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها pillows را که من می توانم قطع کنم، پرتاب می کنند؛ هیچ مشکلی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fleecy clouds sailed across the sky.
[ترجمه گوگل]ابرهای پشمالو بر فراز آسمان حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]ابرها در آسمان حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had to flay the fleecy animals and cut them up for food.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند حیوانات پشمالو را پوست کنده و آنها را برای غذا تکه تکه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند که پشم گوسفندان را پوست کنند و آن ها را برای غذا ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the azure sky are some fleecy clouds.
[ترجمه گوگل]در آسمان لاجوردی چند ابر پشمالو وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در آسمان لاجوردی یک ابر کرک مانند دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fleecy clouds floated past.
[ترجمه گوگل]ابرهای پشمالویی از کنار آن عبور کردند
[ترجمه ترگمان]ابره ای تیره در حال شناور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a lovely afternoon with a blue sky and a few fleecy white clouds.
[ترجمه گوگل]بعد از ظهری دوست داشتنی بود با آسمان آبی و چند ابر سفید پرزرق و برق
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر زیبایی بود با آسمان آبی و چند تا از ابره ای سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There's noticeably less equipment hanging from a scrambler, but pound for pound there will be more fleecy material visible.
[ترجمه گوگل]تجهیزات کمتری به‌طور قابل‌توجهی از اسکرامبلر آویزان شده است، اما پوند به پوند مواد چرمی بیشتری قابل مشاهده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تجهیزات کمتری از یک scrambler آویزان است، اما پوند برای پوند بیشتر از مواد fleecy خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In fact I hear that several Outward Bound schools are offering fortnight-long residential courses on the safe removal of the fleecy top.
[ترجمه گوگل]در واقع می‌شنوم که چندین مدرسه خارج از کشور دوره‌های اقامتی دو هفته‌ای را در مورد حذف ایمن بالای صفحه ارائه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، می شنوم که چندین مدرسه محدود به مدت دو هفته در حال ارائه دوره های مسکونی دو هفته ای در پاک سازی ایمن در بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرزدار (صفت)
downy, hairy, fluffy, fleecy, villiform

نرم و پشم دار (صفت)
fleecy

مثل پشم (صفت)
fleecy

تخصصی

[نساجی] نرم و کرک دار - پشم مانند - نرم و پشمالو

انگلیسی به انگلیسی

• woolly, like fleece
something that is fleecy is made of a soft, slightly fluffy material.
you can also use fleecy to describe something that is light, soft and fluffy in appearance.

پیشنهاد کاربران

۱. پشمی. از پشم ۲. پشم مانند. مثل پشم ۳. کرکدار. نرم. کرک مانند، نرم و سبک
مثال:
some animals have a fleecy cover
برخی از حیوانات پوششی پشمی دارند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : fleece
✅️ اسم ( noun ) : fleece
✅️ صفت ( adjective ) : fleecy
✅️ قید ( adverb ) : _
صفت به معنی ساخته شده از بافت نرم مانند پشم یا شبیه پشم به نظر رسیدن ( Oxford )
a fleecy sweatshirt
ژاکت پشمی یا نرم
a blue sky with fleey clouds
آسمان با آبر های شبیه پشم

بپرس