fleece

/ˈfliːs//fliːs/

معنی: پشم گوسفند وجانوران دیگر، پارچه خوابدار، لخت کردن، پشم چیدن از، چاپیدن، گوش بریدن، سروکیسه کرد ن
معانی دیگر: پشم (گوسفند و حیوانات مشابه)، کرک، دزدیدن، کلاه کسی را برداشتن، مال کسی را خوردن، مقدار پشم که در هر وهله پشم چینی چیده می شود، یک چین پشم، هرگونه پوشش پشم مانند (مثلا موی سر)، پارچه ی نرم پشمی، پولیش، (گوسفند و غیره را) پشم چینی کردن، پشم چیدن، (با پشم پوشاندن) پشم پوش کردن، خواب پارچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the wool of a sheep or other animal, esp. the total yield of wool at one shearing.

- She expertly cut away the fleece of each sheep.
[ترجمه گوگل] او ماهرانه پشم گوسفندان را برید
[ترجمه ترگمان] به طور ماهرانه پشم هر گوسفندی را جدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The sheep looked thin and somewhat comical without its fleece.
[ترجمه گوگل] گوسفند بدون پشم گوسفند لاغر و تا حدودی خنده دار به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] گوسفند لاغر و اندکی مضحک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the pelt of an animal together with the wool.

- The fleeces lay on top of each other in a pile.
[ترجمه گوگل] پشم گوسفندان به صورت توده ای روی هم افتاده بودند
[ترجمه ترگمان] fleeces در یک توده روی هم قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: any soft, wooly mass.

(4) تعریف: fabric with a deep, soft pile.

- The jacket is lined with fleece.
[ترجمه گوگل] کت با روکش پشمی پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان] ژاکت پوشیده شده از پشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: fleecing, fleeced
مشتقات: fleecer (n.)
(1) تعریف: to shear the wool from (a sheep or similar animal).

- The farmer can't fleece all the sheep without hired help.
[ترجمه گوگل] کشاورز بدون کمک اجیر نمی تواند همه گوسفندها را پز کند
[ترجمه ترگمان] دهقان بدون کمک استخدامش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to cheat (someone) of money or property by fraud; swindle.
مشابه: bilk, burn, cheat, clip, gyp, skin, swindle

- He was just another innocent tourist who got fleeced at the airport.
[ترجمه مینا] او یک گردشگر بیگناه بود که در فرودگاه سرکیسه شده
|
[ترجمه گوگل] او فقط یکی دیگر از گردشگران بی گناه بود که در فرودگاه پشمک خورد
[ترجمه ترگمان] او فقط یک توریست بی گناه دیگر بود که در فرودگاه پشمشان را بچینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to cover or dot with fleece or something resembling fleece.

جمله های نمونه

1. the fleece of this sheep is very soft
پشم این گوسفند خیلی نرم است.

2. My jacket is lined with fleece/is fleece-lined.
[ترجمه گوگل]ژاکت من با آستر پشم گوسفند/پزدار است
[ترجمه ترگمان]ژاکت من با پوست گاو پوشانده شده است \/ دارای پوست گاو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll bake in that fleece jacket!
[ترجمه گوگل]تو با اون ژاکت پشمی میپزی!
[ترجمه ترگمان]آن کت پشمی را درست می کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My warmest coat is lined with fleece.
[ترجمه گوگل]گرم ترین کت من با پشم پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]گرم ترین لباس من پر از پشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Michelle will also spin a customer's wool fleece to specification at a cost of $ 25 an ounce.
[ترجمه گوگل]میشل همچنین پشم‌های پشمی مشتری را با قیمت 25 دلار در هر اونس می‌چرخاند
[ترجمه ترگمان]میشل نیز یک fleece پشم مشتری را به قیمت ۲۵ دلار قیمت خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A lamb's fleece was sprawled in the middle of the stage.
[ترجمه گوگل]پشم گوسفندی در وسط صحنه پخش شده بود
[ترجمه ترگمان]یک پشم گوسفند در وسط صحنه ولو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A terrible serpent guarded the Fleece, but she would lull it to sleep so that it would do them no harm.
[ترجمه گوگل]یک مار وحشتناک از فلیس محافظت می کرد، اما او آن را به خواب می برد تا آسیبی به آنها نرساند
[ترجمه ترگمان]یک مار وحشتناک پشم و پشم وی را محافظت می کرد، اما بی آن که به خواب رود، آن را به خواب فرو می برد تا آسیبی به آن ها نرسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A fleece underblanket protects her from bed sores.
[ترجمه گوگل]یک پتوی پشمی از او در برابر زخم بستر محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]یه لباس پشمی که از زخمه ای تخت محافظت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fleece tops for children come in fashionable colors.
[ترجمه گوگل]تاپ های پشمی برای کودکان در رنگ های مد روز عرضه می شوند
[ترجمه ترگمان]سر گاو برای کودکان رنگ های مد روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He wore a green and blue fleece coat, blue jeans and brown training shoes.
[ترجمه گوگل]او یک کت سبز و آبی پشمی، شلوار جین آبی و کفش آموزشی قهوه‌ای به تن داشت
[ترجمه ترگمان]یک کت فراک سبز و آبی پوشیده بود، شلوار جین آبی و کفش های کتانی قهوه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is a sign over the gateway, the Fleece.
[ترجمه گوگل]تابلویی روی دروازه وجود دارد، Fleece
[ترجمه ترگمان]روی دروازه، یک علامت روی دروازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is the holder of prepared fleece or flax from which the spinner draws out strands.
[ترجمه گوگل]نگهدارنده پشم یا کتان آماده شده است که نخ ریسی رشته ها را از آن بیرون می کشد
[ترجمه ترگمان]آن نگهدارنده یک گاو یا کتان آماده است که از آن رشته ها را به سمت بیرون کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sprayway's Micro Jammer is a fleece jacket made even more functional with a windproof outer layer.
[ترجمه گوگل]Sprayway's Micro Jammer یک ژاکت پشمی است که با لایه بیرونی ضد باد حتی کاربردی تر شده است
[ترجمه ترگمان]jammer میکرو Sprayway یک ژاکت fleece است که حتی بیشتر با یک لایه بیرونی windproof کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Technical advances in fleece continue apace such as with the stretch version which gives improved insulation and greater mobility through a closer fit.
[ترجمه گوگل]پیشرفت های فنی در پشم گوسفندان مانند نسخه کششی که عایق بهتر و تحرک بیشتر را از طریق تناسب نزدیک تر می دهد، به سرعت ادامه می یابد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های تکنیکی در گوسفندان نیز افزایش یافت مانند with که باعث بهبود عایق بندی و تحرک بیشتر از طریق تناسب نزدیک تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Then they unrolled as a silver-white fleece, under the silent cold light of the moon.
[ترجمه گوگل]سپس مانند پشم نقره‌ای سفید، زیر نور سرد خاموش ماه باز شدند
[ترجمه ترگمان]سپس همچون پشم سفید نقره ای در زیر نور سرد ماه بازش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشم گوسفند وجانوران دیگر (اسم)
fleece

پارچه خوابدار (اسم)
fleece

لخت کردن (فعل)
rob, pluck, harry, ransack, sack, strip, skin, rake up, fleece, rifle

پشم چیدن از (فعل)
fleece

چاپیدن (فعل)
rob, hurry, harry, plunder, loot, fleece

گوش بریدن (فعل)
fleece

سروکیسه کرد ن (فعل)
fleece

تخصصی

[نساجی] چیدن پشم گوسفند - پشمی که یکبار از گوسفند چیده می شود - خاب پارچه یا قالی

انگلیسی به انگلیسی

• coat of wool on a sheep; wool sheared from a sheep; something soft and fluffy, something resembling wool
cheat; rob; shear the wool from a sheep
a sheep's fleece is its wool.
a fleece is a sheep's wool when it is cut off in one piece.
if you are fleeced by someone, they get a lot of money from you dishonestly; an informal use.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The wool covering of a sheep or to defraud someone; defraud 🐑
🔍 مترادف: Wool
✅ مثال: The con artist fleeced the elderly couple out of their life savings.
1. **The scammer fleeced the elderly couple** out of their life savings.
2. **Tourists often get fleeced** by overpriced souvenirs in popular destinations.
3. **He was fleeced by a fake charity** that claimed to help children in need.
...
[مشاهده متن کامل]

4. **The contractor fleeced his clients** by charging for unnecessary repairs.
5. **Many people were fleeced** by the fraudulent investment scheme.
6. **She felt fleeced** after realizing the concert tickets were fake.
7. **The restaurant fleeced us** with hidden charges on the bill.
8. **Online shoppers can be fleeced** by counterfeit products.
9. **The company was accused of fleecing its customers** with exorbitant fees.
10. **He fleeced his friends** by borrowing money and never paying it back.
1. **The fleece jacket** kept me warm during our hike in the mountains.
2. **She bought a soft fleece blanket** for the chilly winter nights.
3. **The store had a sale on fleece hoodies**, so I bought two.
4. **His fleece - lined gloves** were perfect for the cold weather.
5. **The baby was wrapped in a cozy fleece blanket** to stay warm.
6. **I prefer wearing fleece pants** when lounging at home.
7. **The fleece fabric** is known for its warmth and durability�.
8. **They donated fleece jackets** to the homeless shelter.
9. **My dog loves his new fleece bed**; he sleeps on it all day.
10. **The fleece material** dries quickly after washing�.

Copilot bing

مثال؛
“The salesman tried to fleece me by selling me a faulty product. ”
In a conversation about scams, someone might say, “Watch out for online schemes that try to fleece unsuspecting victims. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person sharing their experience might say, “I got fleeced by a con artist who promised to double my money in a pyramid scheme. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-cheat/
تو پاچه کردن کسی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : fleece
✅️ اسم ( noun ) : fleece
✅️ صفت ( adjective ) : fleecy
✅️ قید ( adverb ) : _
1 - پشم گوسفند
2 - دزدین، چاپیدن، لخت کردن ( دزدیدن )
با wool ( پشم گوسفند ) هم معنی بوده ولی دارای یک تفاوت جزئی هست: wool پشم طبیعی حاصل از گوسفند اما fleece پشم صنعتی یا مصنوعی:
fleece is a synthetic fabric, while wool is a natural fabric.
غارت
دست کردن تو جیب کسی
کلاه برداری از کسی
گوش بری
فتیله پشم ( علوم دامی )
fleece ( کشاورزی - علوم دامی )
واژه مصوب: بیده
تعریف: مقدار پشم یک رأس گوسفند که در یک مرحله چیده می شود
اگر این کلمه فعل باشد، معنی سر کیسه کردن می دهد. این فعل غیر رسمی است و بیشتر در مکالمات روزمره دیده می شود.
خواهش کردن
Can I fleece have you all stand
گوش بریدن، سرکیسه کردن
مال کسی را چاپیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس