fledge

/ˈfledʒ//ˈfledʒ/

معنی: پردار
معانی دیگر: پردار کردن، پرزدن (به پیکان و غیره)، (مجازی) به بلوغ رسیدن، برنا شدن، به حدکفایت رسیدن، (جوجه) پر درآوردن، پروازگر شدن، (حشره) بال درآوردن، بالغ شدن، (پرندگان) جوجه ی خود را پروردن، آماده ی پرواز کردن، پردادن، کرک دارکردن، اماده پروازکردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: fledges, fledging, fledged
(1) تعریف: to tend (a young bird) until it is capable of flight.

(2) تعریف: to cover with, or as with, feathers.

(3) تعریف: to attach feathers to (an arrow).
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: fledged (adj.)
• : تعریف: to grow flight feathers.

- The young chick has not yet fledged.
[ترجمه صفورا] جوجه تازه بدنیا آمده هنوز پر درنیاورده است.
|
[ترجمه گوگل] جوجه جوان هنوز پریده است
[ترجمه ترگمان] دختر جوان هنوز بالغ نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The book was a full - fledged study of American history.
[ترجمه گوگل]این کتاب یک مطالعه کامل از تاریخ آمریکا بود
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک مطالعه کامل از تاریخ آمریکا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Computer science is now a fully - fledged academic subject.
[ترجمه گوگل]علوم کامپیوتر اکنون یک موضوع آکادمیک کاملاً پیشرفته است
[ترجمه ترگمان]علوم کامپیوتر در حال حاضر یک موضوع علمی کاملا تکامل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Through incubation and fledging, it is entirely dependent on the care of its adopted parents.
[ترجمه گوگل]از طریق جوجه کشی و پرورش، کاملاً به مراقبت از والدین خوانده خود وابسته است
[ترجمه ترگمان]از طریق انکوباسیون و fledging، کاملا به مراقبت والدین پذیرفته شده خود وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even fully fledged homosexuals often return to the pursuit of women.
[ترجمه گوگل]حتی همجنس گرایان کاملاً متعارف اغلب به دنبال زنان برمی گردند
[ترجمه ترگمان]حتی همجنس گرایان بالغ هم اغلب به دنبال زنان می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Several goldsmiths developed into fully fledged banks and issued banknotes.
[ترجمه گوگل]چندین زرگر به بانک های تمام عیار تبدیل شدند و اسکناس منتشر کردند
[ترجمه ترگمان]زرگران چندی به بانک های کامل مبدل شده و اسکناس های منتشر شده را منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He wasn't hurt, but I was a fully fledged professor before I could afford another.
[ترجمه گوگل]او صدمه ای ندید، اما من قبل از اینکه بتوانم دیگری را بپردازم، یک استاد تمام عیار بودم
[ترجمه ترگمان]او صدمه ندیده بود، اما من قبل از این که بتوانم از عهده یکی دیگر برآیم، یک استاد تمام عیار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. young bird not yet fledged.
[ترجمه گوگل]پرنده جوان هنوز پر نشده است
[ترجمه ترگمان]پرنده جوان هنوز رشد نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It fledged four young, and 156 blood-bloated maggots of Protocalliphora flies.
[ترجمه گوگل]چهار جوان و 156 مگس پف کرده از خون پروتوکالیفورا را رها کرد
[ترجمه ترگمان]این کرم ها، چهار تخم تازه بالغ و ۱۵۶ کرم خون پر از خون Protocalliphora هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We are now fully fledged instructors.
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر مربیان تمام عیار هستیم
[ترجمه ترگمان]ما اکنون به عنوان مربیان کاملا تکامل یافته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's a fully fledged pilot now.
[ترجمه گوگل]او اکنون یک خلبان تمام عیار است
[ترجمه ترگمان]حالا او یک خلبان تمام عیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's definitely tempting to dismiss this peculiar, fledging series as trivial.
[ترجمه گوگل]قطعاً وسوسه انگیز است که این سریال عجیب و غریب و نوپا را به عنوان بی اهمیت تلقی کنیم
[ترجمه ترگمان]این واقعا وسوسه کننده است که این مجموعه عجیب و غریب را نادیده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Web development is a full fledge industry now.
[ترجمه گوگل]توسعه وب در حال حاضر یک صنعت کامل است
[ترجمه ترگمان]توسعه وب اکنون یک صنعت پر جنب و جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Juveniles fledge looking like females, but with a black beak.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها شبیه ماده‌ها هستند، اما منقاری سیاه دارند
[ترجمه ترگمان]Juveniles مانند زنان به نظر می رسند، اما با منقار سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Agency for International Development has recognized the power of this educational model, and is helping to fledge new schools through grants and exchange programs.
[ترجمه گوگل]آژانس توسعه بین المللی قدرت این مدل آموزشی را به رسمیت شناخته است و از طریق کمک های مالی و برنامه های مبادله به ایجاد مدارس جدید کمک می کند
[ترجمه ترگمان]آژانس توسعه بین المللی قدرت این مدل آموزشی را به رسمیت شناخته است و به بازسازی مدارس جدید از طریق کمک های مالی و برنامه های تبادل کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But I had a vision that led me straight through the marshland like a fledged arrow to its mark.
[ترجمه گوگل]اما من دیدی داشتم که من را مستقیماً از میان باتلاق ها مانند یک تیر پرتاب شده به سمت علامت آن هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]اما تصویری که مرا مستقیما از آن سوی مرداب هدایت می کرد، همچون تیری که به نشان آن اصابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پردار (صفت)
flying, fledge, plumate, plumose, plumy

انگلیسی به انگلیسی

• grow flight feathers; raise a baby bird; cover with feathers

پیشنهاد کاربران

به مرحله بلوغ رسیدن
این کلمه فعله
یعنی پرنده ای که بالش به اندازه کافی رشد کرده تا بتونه پرواز کنه

بپرس