flecked

/ˈflek//flek/

رگه رگه کردن، خط خط کردن، نقطه نقطه کردن، خال، راه راه، برفک

جمله های نمونه

1. blood had flecked the snow
خون برف ها را لکه لکه کرده بود.

2. His hair was increasingly flecked with grey.
[ترجمه گوگل]موهایش به طور فزاینده ای خاکستری می شد
[ترجمه ترگمان]موهایش را با موهای خاکستری رنگی پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fabric was red, flecked with gold.
[ترجمه گوگل]پارچه قرمز بود، با طلا لک شده بود
[ترجمه ترگمان]پارچه قرمز بود، رگه رگه از طلا داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a dark grey material but it's flecked with white.
[ترجمه گوگل]این یک ماده خاکستری تیره است اما با رنگ سفید پر شده است
[ترجمه ترگمان]این یک ماده خاکستری تیره است، اما از سفیدی آن رگه رگه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bird's breast is flecked with brown.
[ترجمه گوگل]سینه پرنده با رنگ قهوه ای رنگ شده است
[ترجمه ترگمان]سینه پرنده از رنگ قهوه ای پوشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His hair was flecked with paint.
[ترجمه گوگل]موهایش با رنگ پر شده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش از رنگ نقاشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sea was flecked with foam.
[ترجمه گوگل]دریا با کف پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]آب از کف دریا سرازیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The irises were of flecked grey.
[ترجمه گوگل]عنبیه ها خاکستری لک دار بودند
[ترجمه ترگمان]The از خاکستری لکه های خون دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mud and rain flecked the car windows.
[ترجمه گوگل]گل و لای و باران شیشه های ماشین را رد کرد
[ترجمه ترگمان]باران و باران پنجره های اتومبیل را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was flecked cloth with zips down the side of the jacket - which looked absolutely horrible - and peg trousers.
[ترجمه گوگل]این یک پارچه تکه تکه شده با زیپ های کنار کت - که کاملاً وحشتناک به نظر می رسید - و شلوار گیره ای بود
[ترجمه ترگمان]پارچه قرمز رنگی داشت که در طرف آن کت و شلوار پوشیده شده بود - که به نظر می رسید شلوار پاره و پاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her eyes plunged to a russet flecked deep green when she talked about him.
[ترجمه گوگل]وقتی در مورد او صحبت می‌کرد، چشمانش به رنگ سبز تیره‌ای افتاد
[ترجمه ترگمان]وقتی راجع به او صحبت می کرد، چشمانش به رنگ حنایی رنگ سبز رنگی سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A timbale of couscous flecked with bits of red and yellow pepper provided a friendly side companion.
[ترجمه گوگل]یک تیبل کوسکوس با تکه‌هایی از فلفل قرمز و زرد، همراهی دوستانه‌ای را فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]A از couscous که در اثر فلفل قرمز و زرد رنگ به خود گرفته بود، همراه با مقداری فلفل قرمز و زرد رنگ همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These majestic stones, flecked with orange and white lichen, are the last of thousands that once littered the prehistoric landscape.
[ترجمه گوگل]این سنگ‌های باشکوه که با گلسنگ نارنجی و سفید پوشانده شده‌اند، آخرین سنگ از هزاران سنگی هستند که زمانی مناظر ماقبل تاریخ را پر کرده بودند
[ترجمه ترگمان]این سنگ های بزرگ، که با گل سنگ فرش نارنجی و سفید پوشیده شده بودند، آخرین of بودند که زمانی منظره ماقبل تاریخ را پر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Chunky flecked roll neck sweater, £9 in black or grey with white flecks.
[ترجمه گوگل]پلیور یقه رول ضخیم، 9 پوند به رنگ مشکی یا خاکستری با لکه های سفید
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت یقه گرد دار، ۹ پوند به رنگ سیاه یا خاکستری با تراشه های سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The orange molasses glaze is flecked with mustard seeds to give it texture and flavor.
[ترجمه گوگل]لعاب ملاس پرتقال با دانه های خردل لکه دار می شود تا به آن بافت و طعم بدهد
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• covered with flecks, spotted, speckled, streaked
if a surface is flecked with small marks, it is covered with them.

پیشنهاد کاربران

بپرس