دیکشنری
مترجم
بپرس
fleawort
معنی
: اسفرزه، بارهنگ
معانی دیگر
: (گیاه شناسی)، اسپرزه، اسفرزه (plantago psyllium که دانه های آن ملین است)، پامچال فرنگی، اسپرزه، اسفرزه، بارهنگ
دنبال کنید
مترادف ها
اسفرزه
(اسم)
fleawort
بارهنگ
(اسم)
fleawort, plantain, hartshorn
انگلیسی به انگلیسی
• plant that grows in europe and whose seeds are used for medical purposes
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها