[ترجمه گوگل]حتما کک گزیده ام، دستانم خارش دارد [ترجمه ترگمان]حتما با یک کک گزیده شده ام، دستانم خارش می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The stray cats are wormed and treated with flea powder.
[ترجمه گوگل]گربه های ولگرد کرم زده و با پودر کک درمان می شوند [ترجمه ترگمان]گربه های ولگرد مثل همیشه با پودر کک treated رفتار می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He headed back towards the flea market and was quickly swallowed up in the crowd.
[ترجمه گوگل]او به سمت بازار فروش رفت و به سرعت در میان جمعیت بلعیده شد [ترجمه ترگمان]به طرف بازار کهنه فروشان برگشت و به سرعت در میان جمعیت فرو رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My friend likes to stroll around the flea market on the chance of picking up something of value.
[ترجمه گوگل]دوست من دوست دارد در بازار کثیففروشی قدم بزند تا فرصتی برای خرید چیزی ارزشمند داشته باشد [ترجمه ترگمان]دوست من دوست دارد در بازار کهنه فروشان قدم بزند و مقداری از ارزش را بردارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The stray dogs are wormed and treated with flea powder.
[ترجمه گوگل]سگ های ولگرد کرم زده و با پودر کک درمان می شوند [ترجمه ترگمان]سگ های ولگرد مثل همیشه با پودر کک treated رفتار می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Flea markets are happy hunting grounds for people looking for antiques at good prices.
[ترجمه گوگل]بازارهای کک، شکارگاه های شادی برای افرادی است که به دنبال عتیقه جات با قیمت های خوب هستند [ترجمه ترگمان]بازارهای درحالظهور بدنبال افرادی هستند که به دنبال عتیقه جات در قیمت های خوب می گردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A water flea that is starving in a crowded pond is the victim not of food shortage but of competition.
[ترجمه گوگل]کک آبی که در برکه ای شلوغ از گرسنگی می میرد، قربانی کمبود غذا نیست، بلکه قربانی رقابت است [ترجمه ترگمان]یک کهنه فروشان که در یک برکه شلوغ از گرسنگی تلف می شود، قربانی کمبود مواد غذایی و رقابت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A man approached him at the automotive flea market, offering $ 000 in cash, no questions asked.
[ترجمه گوگل]مردی در بازار فروش خودرو به او نزدیک شد و 000 دلار به صورت نقدی پیشنهاد داد، بدون سوال [ترجمه ترگمان]مردی در بازار کهنه فروشان به او نزدیک شد و هزار دلار پول در آورد و هیچ سوالی نپرسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Piloted by its builder, the Flea flew successfully and featured a cowling underneath the engine - perhaps a unique modification.
[ترجمه گوگل]Flea که توسط سازنده خود هدایت می شد، با موفقیت پرواز کرد و پوششی را در زیر موتور نشان داد - شاید یک تغییر منحصر به فرد [ترجمه ترگمان]piloted به وسیله سازنده آن، the با موفقیت پرواز کرد و a زیر موتور را نشان داد - شاید یک تغییر منحصر به فرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Commercial flea collars usually contain a health warning.
[ترجمه گوگل]قلاده های کک تجاری معمولا حاوی یک هشدار بهداشتی هستند [ترجمه ترگمان]یقه کهنه فروشان معمولا حاوی یک هشدار سلامتی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She expected to be sent out with a flea in her ear.
[ترجمه گوگل]او انتظار داشت که با کک در گوشش به بیرون فرستاده شود [ترجمه ترگمان]انتظار داشت که او را با یک کک تو گوشش بفرستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Regular grooming with a special fine flea comb should alert you to the presence of these troublesome parasites.
[ترجمه گوگل]نظافت منظم با یک شانه مخصوص کک باید شما را از وجود این انگل های مزاحم آگاه کند [ترجمه ترگمان]آرایش معمولی با یک شانه مخصوص کهنه فروشان باید شما را به حضور این انگل آزار برساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But it keeps escaping me, like the flea I picked off Violet this morning.
[ترجمه گوگل]اما همچنان از من فرار می کند، مثل ککی که امروز صبح از ویولت برداشتم [ترجمه ترگمان]ولی مثل the که امروز صبح \"ویولت\" رو انتخاب کردم از من فرار میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کیک (اسم)
cake, chigoe, flea
کک (اسم)
chigoe, flea
کک گرفتن (فعل)
flea
انگلیسی به انگلیسی
• small bloodsucking insect a flea is a small jumping insect that sucks human or animal blood.
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: درماتولوژیست / متخصص پوست ( در اصطلاح طنزآمیز ) در زبان محاوره ای: پوستی، دکتر پوست، خارش درمان، دکتر جوش، دکتر خراش، فلی ________________________________________ 🔸 تعریف ها: ... [مشاهده متن کامل]
1. ( پزشکی – طنزآمیز ) : لقب غیررسمی برای **متخصص پوست**؛ اشاره ای شوخ طبعانه به ارتباط بین پوست و حشرات مثل کَک ( flea ) مثال: The **fleas** are having their dermatology conference next week. پوستی ها هفته ی بعد کنفرانس درماتولوژی دارن. 2. ( فرهنگی – استعاری ) : در شوخی های بیمارستانی، نماد پزشکانی که **با مشکلات سطحی یا خارش دار سروکار دارن**؛ گاهی با طعنه به اینکه �با چیزای کوچیک سر و کار دارن� مثال: Don’t worry, it’s just a rash—go see a **flea**. نگران نباش، فقط یه جوشه—برو پیش یه پوستی. 3. ( درون حرفه ای – هویتی ) : در بین پزشکان، گاهی برای تمایز بین تخصص های بالینی و جراحی؛ *flea* نماد پزشکانیه که �نمی برن، فقط می مالن� مثال: Surgeons call internists and dermatologists **fleas**—they never cut, just prescribe. جراح ها به داخلی ها و پوستی ها می گن فلی—هیچ وقت نمی برن، فقط نسخه می دن. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: dermatologist – skin doc – rash expert – itch fixer – surface specialist
Flea market بازار دست دوم ها
کک، نوعی انگل خارجی از راسته بندپایان دارای برجستگی های شانه مانند در ناحیه سر که تعداد آنها و شکل آنها در تشخیص نوع کک ها بسیار حایز اهمیت بوده… مقاومترین انگل خارجی در برابر عوامل محیطی و عوامل ضدعفونی و سموم و ناقل بیماریهای خطرناکی مانند طاعون خیارکی و تخم و لارو کرمهای انگلی و محل گزش بسیار دردناک و با خارش شدید و مقاوم و بهبودی نسبت به سایر عوامل انگلی مشابه بسیار طولانی و صعب العلاج و از مهم ترین عوامل ازدیاد حساسیت ها و آلرژی ها در انسان و سایر پستانداران میباشند. ... [مشاهده متن کامل]
انواع کک: کک موش، کک انسان، کک سگ ، کک گربه
نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant = مورچه 🐜 bee = زنبور 🐝 wasp = زنبور 🐝 butterfly = پروانه 🦋 cockroach = سوسک 🪳 beetle = سوسک cricket = جیرجیرک ... [مشاهده متن کامل]