flavorful

/ˈfleɪvərfəl//ˈfleɪvərfəl/

خوشمزه، خوش طعم، لذیذ (flavorsome و flavorous هم می گویند)، خوش رایحه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: flavorfully (adv.)
• : تعریف: rich in flavor; savory; tasty.
مشابه: delectable, delicious, robust, tasteful, tasty

جمله های نمونه

1. Arabica beans are harder to grow, produce more flavorful coffee, and contain about half the caffeine of robusta beans.
[ترجمه گوگل]رشد دانه های عربیکا سخت تر است، قهوه خوش طعم تری تولید می کند و حدود نیمی از کافئین دانه های روبوستا را در خود دارد
[ترجمه ترگمان]رشد لوبیا دشوارتر می شود، قهوه flavorful تولید می کند و حدود نیمی از caffeine لوبیا را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are flavorful and different, without the tackiness I can not help but associate with most clip art.
[ترجمه گوگل]آنها طعم و مزه و متفاوت هستند، بدون چسبندگی نمی توانم با اکثر کلیپ آرت ها ارتباط برقرار کنم
[ترجمه ترگمان]آن ها flavorful و متفاوت هستند، بدون the که من نمی توانم به آن ها کمک کنم اما بیشتر هنر کلیپ را به همراه داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Usually more flavorful than red bell peppers, pimientos offer a hint of heat.
[ترجمه گوگل]پیمینتوها معمولاً طعم‌دارتر از فلفل دلمه‌ای قرمز هستند
[ترجمه ترگمان]معمولا more از فلفل دلمه ای قرمز نشان دهنده گرما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Takoyaki Gen offers Yebisu beer, a light but flavorful brew from Sapporo that seems tailor made as an accessory to okonomiyaki.
[ترجمه گوگل]Takoyaki Gen آبجو Yebisu را ارائه می دهد، یک دمنوش سبک اما خوش طعم از ساپورو که به نظر می رسد به عنوان لوازم جانبی برای okonomiyaki ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]Takoyaki، یک قوطی آبجو، یک روشنایی، اما flavorful را از ساپورو پیشنهاد می کند که به نظر یک خیاط است که به عنوان یک وسیله جانبی برای okonomiyaki ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This rustic, flavorful stew is good hot or at room temperature on a warm summer day.
[ترجمه گوگل]این خورش روستایی و خوش طعم در یک روز گرم تابستانی گرم یا در دمای اتاق خوب است
[ترجمه ترگمان]این خوراک روستایی، خورش بادام زمینی، گرم و یا در دمای اتاق در یک روز گرم تابستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gardeners will find in it such flavorful varieties as the Brandywine tomato, with its balance of sweetness and acidity.
[ترجمه گوگل]باغبانان در آن انواع خوش طعمی مانند گوجه فرنگی برندی واین را با تعادل شیرینی و اسیدی آن پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]Gardeners در آن انواع مختلفی از گوجه فرنگی به عنوان گوجه فرنگی برندی و این، با تعادل بین شیرینی و ترشی آن پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The meats are unfailingly tender and flavorful, and the stuffed tomatoes deserve a Tony Award for best supporting actor.
[ترجمه گوگل]گوشت ها بی نهایت لطیف و خوش طعم هستند و گوجه فرنگی های شکم پر شایسته جایزه تونی برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد هستند
[ترجمه ترگمان]گوشت unfailingly ترد و ترد هستند و گوجه فرنگی پر شده سزاوار جایزه تونی برای بهترین بازیگر مکمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For more flavorful espresso and coffee, use a coffee grinder to grind your beads fresh.
[ترجمه گوگل]برای طعم دارتر شدن اسپرسو و قهوه، از آسیاب قهوه استفاده کنید تا دانه های خود را تازه آسیاب کنید
[ترجمه ترگمان]برای قهوه و قهوه و قهوه و قهوه و قهوه با دانه های قهوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So have a healthy, flavorful meal by switching your everyday salt to this high - quality sea salt!
[ترجمه گوگل]بنابراین با تغییر نمک روزانه خود به این نمک دریایی با کیفیت بالا، یک وعده غذایی سالم و خوش طعم داشته باشید!
[ترجمه ترگمان]پس یک غذای سالم و خوش مزه با تعویض نمک روزانه خود به این نمک دریایی با کیفیت بالا داشته باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bake up this flavorful quiche recipe the day before with a demonstration from a professional chef in this free video on holiday meals.
[ترجمه گوگل]این دستور غذای کیش خوش طعم را روز قبل با نمایشی از یک سرآشپز حرفه ای در این ویدیوی رایگان در مورد وعده های غذایی تعطیلات بپزید
[ترجمه ترگمان]این recipe flavorful quiche را در روز قبل از نمایش یک آشپز ماهر در این فیلم رایگان در غذاهای روز عید آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tons of flavorful ingredients make this pizza unique and delicious.
[ترجمه گوگل]هزاران مواد طعم دهنده این پیتزا را منحصر به فرد و خوشمزه می کند
[ترجمه ترگمان]چندین تن مواد اولیه این پیتزا را منحصر به فرد و خوش مزه می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Deeper, murkier colors usually accompany more flavorful wines.
[ترجمه گوگل]رنگ‌های عمیق‌تر و تیره‌تر معمولاً شراب‌های خوش طعم‌تر را همراهی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر رنگ های Deeper و murkier اغلب حاوی شراب flavorful هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A vegetable casserole is a flavorful alternative to a traditional Thanksgiving string bean casserole.
[ترجمه گوگل]یک کاسرول سبزیجات جایگزینی خوش طعم برای کاسه لوبیای رشته ای روز شکرگزاری است
[ترجمه ترگمان]A سبزیجات یک جایگزین غیر معمول برای یک محصول روز شکرگزاری سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She had tested the simple life and found flavorful.
[ترجمه گوگل]او زندگی ساده را آزمایش کرده بود و طعم آن را خوش طعم می دانست
[ترجمه ترگمان]او زندگی ساده را امتحان کرده و flavorful را پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tasty, full of taste

پیشنهاد کاربران

تفاوت spicy و flaorful که هر دو در طبقه چاشنی یا ادویه غذا هستند چیه ؟خوب جواب اینجاست:
کلمه "spicy" معمولا برای غذاهایی استفاده می شود که حاوی ادویه های تند و فلفلی هستند و طعم حرارتی و تندی دارند. این واژه معمولاً برای توصیف غذاهایی مانند پیتزا، فسقولی، کاری و غذاهای مکزیکی استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

از طرف دیگر، کلمه "flavorful" به معنای "دارای طعم خوب و خوشایند" است و معمولاً برای توصیف غذاهایی که طعم یا رایحه ویژه ای دارند و تجربه خوردن آن ها لذت بخش است، استفاده می شود.

Tasty
پر مزه

بپرس