1. tall trees relieved the flatness of the plain
درختان بلند صافی دشت را کم نما می کردند.
2. I recall Rosie waxing lyrical about the flatness of his stomach.
[ترجمه گوگل]یادم میآید که رزی درباره صافی شکمش اپیلاسیون میکرد
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورم که روزی روزی بود که رزی را در معده اش سبک سنگین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورم که روزی روزی بود که رزی را در معده اش سبک سنگین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Not a single tree relieved the flatness of the plain.
[ترجمه گوگل]حتی یک درخت هم صافی دشت را تسکین نداد
[ترجمه ترگمان]حتی یک درخت هم نبود که وضع دشت را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی یک درخت هم نبود که وضع دشت را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The flatness of the desert was broken only by a few large piles of rocks.
[ترجمه آرزو مقدم] همواری بیابان با تعدادی تکه سنگ از بین رفته بود.|
[ترجمه گوگل]همواری صحرا را فقط چند انبوه سنگ شکسته بود[ترجمه ترگمان]دشت صحرا فقط چند تکه سنگ بزرگ شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All the critics remarked on the flatness of the performance.
[ترجمه آرزو مقدم] همه منتقدان، یکنواختی عملکرد را خاطر نشان کردند.|
[ترجمه گوگل]همه منتقدان به مسطح بودن اجرا اشاره کردند[ترجمه ترگمان]همه منتقدان بر هموار بودن عملکرد اظهار نظر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There is a deliberate flatness in his expression.
[ترجمه گوگل]یک صافی عمدی در بیان او وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حالتی سنجیده و آرام در چهره اش دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالتی سنجیده و آرام در چهره اش دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nothing breaches the flatness except some kind of smokestack or cooling tower a couple of miles to the north.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز به جز نوعی دودخانه یا برج خنک کننده در چند مایلی شمال، صافی را نقض نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز هموار نبود، جز یک دودکش یا یک برج سرد که چند مایل به سمت شمال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز هموار نبود، جز یک دودکش یا یک برج سرد که چند مایل به سمت شمال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In contrast to the prairie-like flatness of the structure, a grand gold and white awning prefaced the house.
[ترجمه گوگل]بر خلاف مسطح بودن دشت مانند این سازه، یک سایبان بزرگ طلایی و سفید پیش روی خانه بود
[ترجمه ترگمان]در مقابل the چمن زار، یک سایبان بزرگ طلا و سفید در جلوی خانه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقابل the چمن زار، یک سایبان بزرگ طلا و سفید در جلوی خانه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The quiet flatness of her voice was mirrored by the fatalism he saw in her eyes.
[ترجمه گوگل]صافی آرام صدای او با تقدیرگرایی که در چشمانش می دید منعکس شد
[ترجمه ترگمان]flatness که در چشمانش دیده می شد، The که در چشمان او دیده می شد، منعکس می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]flatness که در چشمانش دیده می شد، The که در چشمان او دیده می شد، منعکس می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Residual stress is the main factor affecting the flatness of plate.
[ترجمه گوگل]تنش پسماند عامل اصلی موثر بر صافی صفحه است
[ترجمه ترگمان]استرس مانده عامل اصلی موثر بر روی سطح صاف بودن صفحه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استرس مانده عامل اصلی موثر بر روی سطح صاف بودن صفحه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In actual measurement for departure from flatness, the uncertainty of measurement result is usually not given.
[ترجمه گوگل]در اندازه گیری واقعی برای خروج از صافی، عدم قطعیت نتیجه اندازه گیری معمولا داده نمی شود
[ترجمه ترگمان]در اندازه گیری واقعی برای خروج از صافی، عدم قطعیت نتایج اندازه گیری معمولا مشخص نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اندازه گیری واقعی برای خروج از صافی، عدم قطعیت نتایج اندازه گیری معمولا مشخص نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An orthogonal polynomial decomposition model for the flatness of cold - rolled strip is proposed.
[ترجمه گوگل]یک مدل تجزیه چند جمله ای متعامد برای مسطح بودن نوار نورد سرد پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل تجزیه چند جمله ای متعامد برای صاف کردن نوار نورد سرد پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مدل تجزیه چند جمله ای متعامد برای صاف کردن نوار نورد سرد پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Kenworthy detected a certain flatness in the days that followed.
[ترجمه گوگل]کنورثی در روزهای بعد متوجه یکنواختی خاصی شد
[ترجمه ترگمان]Kenworthy در روزهایی که به دنبال آن ها می آمد، flatness مشخصی را کشف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Kenworthy در روزهایی که به دنبال آن ها می آمد، flatness مشخصی را کشف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The influences on the gain flatness of the Raman fiber amplifier by the number of pumps, wavelength, power and other factors are also analysed.
[ترجمه گوگل]تأثیرات بر مسطح بودن بهره تقویت کننده فیبر رامان توسط تعداد پمپ ها، طول موج، توان و عوامل دیگر نیز تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]تاثیرات روی صافی بهره تقویت کننده فیبر رامان توسط تعداد پمپ های، طول موج، قدرت و عوامل دیگر نیز آنالیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاثیرات روی صافی بهره تقویت کننده فیبر رامان توسط تعداد پمپ های، طول موج، قدرت و عوامل دیگر نیز آنالیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید