1. The table was badly charred by a flatiron.
[ترجمه گوگل]میز توسط یک چاقو به شدت زغال شده بود
[ترجمه ترگمان]میز به شدت سوخته و سوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. New York City, Flatiron Building, Fifth Avenue.
[ترجمه گوگل]شهر نیویورک، ساختمان Flatiron، خیابان پنجم
[ترجمه ترگمان]\"نیویورک سیتی\"، ساختمون \"فلت آیرون هایتز\"، خیابون پنجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Nantong Golden Flatiron Electrical Equipment Co. Ltd is an enterprise which comprises the development, production and marketing, professionalizing in flatiron welding mouths.
[ترجمه گوگل]Nantong Golden Flatiron Electrical Equipment Co Ltd شرکتی است که شامل توسعه، تولید و بازاریابی و حرفه ای شدن در دهانه های جوشکاری فلاتیرون است
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات الکتریکی flatiron Golden شرکتی است که شامل توسعه، تولید و بازاریابی، professionalizing در دهان جوش flatiron می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Boning and muscle-boning of the chuck produce roasts and steaks bearing such names as petite steak and flatiron roast.
[ترجمه گوگل]استخوانبندی و استخوانبندی ماهیچهای چاک، بریان و استیکهایی با نامهایی مانند استیک کوچک و کباب فلاتیرون تولید میکند
[ترجمه ترگمان]boning و ماهیچه - boning از کلاچ تولید کباب و کباب کبابی را به عنوان استیک petite و کباب گوشت کبابی تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Today, while straightening my hair, my four year old daughter thought it would be funny to put her glue on my flatiron. I now have massive glue clumps in my hair.
[ترجمه گوگل]امروز وقتی موهایم را صاف میکردم، دختر چهار سالهام فکر میکرد که خندهدار است که چسبش را روی تختم ببندد من الان توده های چسب بزرگی روی موهایم دارم
[ترجمه ترگمان]امروز، در حالی که موهایم را صاف می کردم، دختر چهار ساله من فکر می کرد که این خنده دار خواهد بود که چسب او را به اتو من بگذارد من الان یه چسب گنده توی موهام دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The machine went on display this weekend in the Flatiron district of Manhattan, hosted by Wired magazine at its annual showcase of the latest gizmos its editors believe could change the world.
[ترجمه گوگل]این دستگاه آخر هفته در منطقه Flatiron منهتن به میزبانی مجله Wired در نمایشگاه سالانه جدیدترین ابزارهایی که سردبیران آن معتقدند می تواند جهان را تغییر دهد به نمایش گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]این ماشین در آخر هفته در بخش flatiron منهتن به نمایش درآمد که به میزبانی مجله Wired در نمایش سالانه خود از آخرین gizmos که editors باور دارند می تواند دنیا را تغییر دهد، به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are few things movies love more than a good makeover, especially if it starts with a geeky, shy, super-smart girl who's never met a flatiron or tweezers.
[ترجمه گوگل]چیزهای کمی وجود دارد که فیلمها بیشتر از یک تغییر ظاهری خوب دوست دارند، مخصوصاً اگر با دختری خجالتی، خجالتی و فوقهوشی شروع شود که هرگز یک موچین یا موچین را ندیده است
[ترجمه ترگمان]چیزهای کمی وجود دارند که بیشتر از یک فیلم خوب بیشتر دوست دارند، به خصوص اگر با یک دختر خجالتی و خجالتی شروع شود که هرگز با یک flatiron یا موچین آشنا نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ryan Dusheiko, general manager of Riff Raff's, a new tiki-themed club in the Flatiron district, put it simply, "It's not what you're wearing; it's who you are. "
[ترجمه گوگل]رایان دوشیکو، مدیر کل Riff Raff's، یک باشگاه جدید با مضمون تیکی در منطقه Flatiron، به سادگی می گوید: "این چیزی نیست که می پوشی، این چیزی است که تو هستی "
[ترجمه ترگمان]رایان Dusheiko، مدیر عمومی باشگاه new Raff در منطقه flatiron، به سادگی آن را بیان کرد: \" این چیزی نیست که شما می پوشند؛ این همان کسی است که هستید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Leech's installation entitled Hypergraphia is on display at the Flatiron Prow Art Space in New York until December 3 20
[ترجمه گوگل]اینستالیشن Leech با عنوان Hypergraphia تا 3 20 دسامبر در فضای هنری Flatiron Prow در نیویورک به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه ترگمان]نصب leech با عنوان \"Hypergraphia\" در مرکز هنری flatiron prow در نیویورک تا روز ۳ دسامبر به نمایش در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These are forbidden in dormitory: stove, rice cooker, water heater, immersion heater, electrothermal cup, flatiron, electrothermal blanket etc.
[ترجمه گوگل]این موارد در خوابگاه ممنوع است: اجاق گاز، پلوپز، آبگرمکن، بخاری غوطه وری، فنجان الکتروترمال، پتو، پتوی حرارتی و غیره
[ترجمه ترگمان]اینها در خوابگاه ها ممنوع هستند: اجاق گاز، اجاق گاز، هیتر آب، گرم کن immersion، cup، flatiron، blanket و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید