flatbed

/ˈflætˌbed//ˈflætˌbed/

(کامیون و واگن و غیره) بی دیواره، واگن مسطح، واگن تخت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a truck or trailer having a flat or shallow platform with no sides or top as its body.

جمله های نمونه

1. Several at the scene said low flatbed trucks had been stuck at the crossing in the past.
[ترجمه گوگل]چندین نفر در محل گفتند که کامیون های کم تخت در گذشته در گذرگاه گیر کرده بودند
[ترجمه ترگمان]چند کامیون از کامیون ها دیده می شد که در تقاطع عبور کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They came with two flatbed trucks and they emptied the apartment.
[ترجمه گوگل]آنها با دو کامیون تخت آمدند و آپارتمان را خالی کردند
[ترجمه ترگمان]با دو کامیون تخت به راه افتادند و آن ها آپارتمان را خالی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cheaper flatbed plotters, capable of plotting on sheets of A4 or Asize paper, can be interfaced to personal computers.
[ترجمه گوگل]پلاترهای تخت ارزان‌تر، با قابلیت ترسیم بر روی صفحات کاغذ A4 یا Asize، می‌توانند به رایانه‌های شخصی متصل شوند
[ترجمه ترگمان]ارزان تر plotters تخت، که قابلیت طراحی بر روی ورقه های کاغذ A۴ یا Asize را دارند، می توانند به کامپیوترهای شخصی وصل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Flatbed scanners look and work something like office copiers.
[ترجمه گوگل]اسکنرهای تخت مانند دستگاه های کپی اداری ظاهر و کار می کنند
[ترجمه ترگمان]اسکنرهای Flatbed به دنبال چیزی مثل copiers دفتر کار می کنن و کار می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. More dolls can move on a flatbed train which coils around twin connected spiral towers.
[ترجمه گوگل]عروسک‌های بیشتری می‌توانند روی یک قطار تخت که در اطراف برج‌های مارپیچی دوقلو متصل می‌پیچد حرکت کنند
[ترجمه ترگمان]عروسک های بیشتر می توانند روی یک قطار بیمارستانی حرکت کنند که حلقه های اطراف برج های دوقلو را وصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Test copy. Load the configuration report on the flatbed, and then press Start Copy.
[ترجمه گوگل]نسخه آزمایشی گزارش پیکربندی را بر روی تخت بارگذاری کنید و سپس Start Copy را فشار دهید
[ترجمه ترگمان]نسخه آزمون گزارش پیکربندی را روی تخت flatbed بار کنید و سپس شروع به نسخه برداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My friend and I took a flatbed cart that day, but didn't register dedicated for flatbed.
[ترجمه گوگل]من و دوستم آن روز یک گاری تخت گرفتیم، اما برای تخت تخت ثبت نام نکردیم
[ترجمه ترگمان]من و دوستم آن روز گاری flatbed را برداشتیم و برای تخت flatbed ثبت نام نکرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The main Products are flatbed multi needles sewing machine series.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی سری چرخ خیاطی چند سوزنی تخت هستند
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی، یک سری ماشین خیاطی چند منظوره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Metal grinding flatbed for speed skate blade and metal grinding rod for figure skate blade were designed and developed.
[ترجمه گوگل]تخت سنگ زنی فلزی برای تیغه اسکیت سرعت و میله سنگ زنی فلزی برای تیغه اسکیت طراحی و توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]grinding Metal تخت برای تیغه skate سرعت و میله خردایش فلزی برای تیغه skate طراحی و توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Except for the waterless offset printing technology, normal flatbed printing machines all use the water supply device to swear fountain solution and ink supply device to swear ink over the plate.
[ترجمه گوگل]به‌جز فناوری چاپ افست بدون آب، دستگاه‌های چاپ تخت معمولی همگی از دستگاه تأمین آب برای قسم خوردن محلول آبنما و دستگاه تأمین جوهر برای قسم خوردن جوهر روی صفحه استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]به جز برای تکنولوژی چاپ افست، ماشین های چاپ طبیعی تخت همه از دستگاه تامین آب برای قسم خوردن شیر آب و دستگاه تامین جوهر برای قسم خوردن بر روی بشقاب استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scanning equipment, flatbed scanners fanwei desktop drum scanner eletrocoagulation extension.
[ترجمه گوگل]تجهیزات اسکن، اسکنر تخت fanwei رومیزی درام اسکنر انعقاد الکتریکی پسوند
[ترجمه ترگمان]دستگاه اسکن، اسکنرهای تخت fanwei scanner desktop desktop eletrocoagulation extension
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Somewhat surprisingly one of the cheapest scanners, the Thunderscan, can outperform most of the expensive flatbed machines in this respect.
[ترجمه گوگل]یکی از ارزان‌ترین اسکنرها، Thunderscan، تا حدودی شگفت‌آور است که می‌تواند از این نظر از اکثر دستگاه‌های گران قیمت پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]به طور شگفت انگیزی یکی از ارزان ترین دستگاه ها، یعنی Thunderscan، می تواند عملکرد بهتری از ماشین های گران قیمت تخت در این رابطه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He took away our big color television on a flatbed tricycle.
[ترجمه گوگل]او تلویزیون رنگی بزرگ ما را با یک سه چرخه تخت برد
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون رنگ بزرگ ما را روی تخت flatbed تخت گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All girders shipped by rail were arranged on a flatbed rail car.
[ترجمه گوگل]تمام تیرهای حمل شده از طریق راه آهن بر روی یک واگن ریلی تخت چیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]همه اهن بودند که توسط راه آهن به آن فرستاده شده بودند، روی یک ماشین flatbed تخت قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Electronic colour scanner: A device using rotating drums, sometimes a flatbed copy holder.
[ترجمه گوگل]اسکنر رنگی الکترونیکی: دستگاهی که از درام های چرخان استفاده می کند، گاهی اوقات یک نگهدارنده کپی تخت
[ترجمه ترگمان]اسکنر رنگی الکترونیک: دستگاهی با استفاده از طبل گردان، گاهی هم یک کپی copy تخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] مسطح

انگلیسی به انگلیسی

• type of truck with no side walls in the rear

پیشنهاد کاربران

An open truck bed or trailer with no sides, used to carry large objects such as heavy machinery, cars, or houses
کفی ( که به خودرو برای حمل اجسام سنگین وصل می شود )
هموار ، صاف ، تخت
[حالت قرار گیری ابزار یا دستگاه]
خوابیده ، رو کف ، روی کف ، به کف

بپرس