flat line
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
(slang) be in cardiac arrest; die, cease living; register on an electronic monitor as having no heartbeat or brain activity; kill a person
reading of an eeg or ekg graphic recording; (slang) dead person
پیشنهاد کاربران
Flatline ( علائم حیاتی در تجهیزات مانیتورینگ وضعیت فرد یک خط صاف �flat line� می شود که به معنای مردن یا نزدیک به مردن است ) مردن، فاقد علائم حیاتی بودن/در کما بودن، ( در سطح پایین ) ثابت ماندن ( =remain static ) /پایین ماندن/راکد بودن/راکد ماندن، ( شهرت، محبوبیت ) به آخر خط رسیدن
... [مشاهده متن کامل]
. Their share of the vote has flatlined at about 3%
? Have widescreen TV prices finally flatlined
. have been felt by retailers ( رکود= ) The effects of the music industry's flatlining
. Her acting career has flatlined
... [مشاهده متن کامل]
. have been felt by retailers ( رکود= ) The effects of the music industry's flatlining
ثابت، ساکن و بی تغییر
قطع شدن اکسیژن ( پزشکی )
در حالت سکون، بدون هیچ گونه پیشرفت، حالت روتین
۱ - در حد کم و ثابت باقی ماندن to stay at a low and steady level
۲ - مردن
۳ - از دست دادن محبوبیت، شهرت
ثابت
مردن، در حالت کُما بودن، بی حرکت و ثابت ماندن