flashiness


خودنمایی، خودفروشی، تظاهر

جمله های نمونه

1. She had none of the flashiness and was full of substance.
[ترجمه گوگل]او هیچ چیز زرق و برقی نداشت و پر از مواد بود
[ترجمه ترگمان]او هیچ یک از the را نداشت و پر از ماده ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the flashiness in the world won't appease me if I still don't know what your product does 10 minutes into browsing your site.
[ترجمه گوگل]اگر 10 دقیقه پس از مرور سایت شما هنوز ندانم محصول شما چه کار می کند، تمام زرق و برق های دنیا مرا راضی نمی کند
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز نمی دانم محصول شما ۱۰ دقیقه وقت دارد تا سایت شما را مرور کند، همه the در جهان مرا آرام نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The focus here is visual flashiness and gratuitous technology.
[ترجمه گوگل]تمرکز در اینجا براقیت بصری و فناوری رایگان است
[ترجمه ترگمان]تمرکز اینجا flashiness دیداری و فن آوری gratuitous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Too much flashiness in blog design take any from the content.
[ترجمه گوگل]زرق و برق بیش از حد در طراحی وبلاگ، محتوایی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]بیش از حد در طراحی بلاگ ها از محتوا استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Deeds and words must be matched and theory and practice must be closely integrated. We must reject flashiness (without substance) and every sort of boasting.
[ترجمه گوگل]اعمال و گفتار باید با هم تطبیق داده شوند و تئوری و عمل باید از نزدیک ادغام شوند ما باید زرق و برق (بدون ماهیت) و هر نوع لاف زدن را رد کنیم
[ترجمه ترگمان]Deeds و words باید منطبق باشند و تئوری و عمل باید با هم ترکیب شوند ما باید flashiness (بدون ماده)و هر نوع خودستایی را رد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The heroine was born into an alley, ended with tragic death in alley despite her transitory travel to the flashy world- flashiness was her past dream.
[ترجمه گوگل]قهرمان در کوچه ای به دنیا آمد و علیرغم سفر گذرا به دنیای پر زرق و برق، با مرگ غم انگیز در کوچه به پایان رسید - زرق و برق رویای گذشته او بود
[ترجمه ترگمان]قهرمان زن در یک کوچه به دنیا آمد، با وجود سفر گذرا او به دنیای پر زرق و برق، مرگ گذشته او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But that day it was all about bringing a little flashiness and setting up the other guys.
[ترجمه گوگل]اما آن روز همه چیز در مورد آوردن کمی زرق و برق و راه اندازی دیگر بچه ها بود
[ترجمه ترگمان]اما اون روز همش به خاطر آوردن یه بچه کوچک بود و بقیه بچه ها رو جمع و جور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But is this move too draconian, and is it ultimately that productive? Commentators are enjoying the flashiness, at least.
[ترجمه گوگل]اما آیا این حرکت بیش از حد سخت‌گیرانه است و آیا در نهایت تا این حد سازنده است؟ مفسران حداقل از زرق و برق لذت می برند
[ترجمه ترگمان]اما آیا این حرکت بسیار سختگیرانه است و در نهایت سازنده است؟ دست کم مفسران از این flashiness لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Male great tits with brighter breasts have stronger sperm, according to the first study to find a link between flashiness and sperm strength.
[ترجمه گوگل]با توجه به اولین مطالعه برای یافتن ارتباط بین زرق و برق و قدرت اسپرم، تالارهای بزرگ نر با سینه‌های روشن‌تر، اسپرم قوی‌تری دارند
[ترجمه ترگمان]بر طبق اولین مطالعه که پیوند بین flashiness و نیروی اسپرم را پیدا می کند، tits بزرگ مرد با سینه های روشن تر اسپرم بیشتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• showiness, gaudiness, tastelessness; superficiality; quality of being brilliant and dazzling

پیشنهاد کاربران

بپرس