1 - گریز زدن - اشاره به قسمت قبلی ماجرا در ادبیات، فیلم و. . . با عبارت flashback to در جمله ذیل از دیکشنری کمبریج:
The novel began with a flashback to the hero's experiences in the war.
رمان با گریزی به تجربیات قهرمان داستان در جنگ شروع شد.
... [مشاهده متن کامل]
۲ - صحنه های تلخ حوادث گذشته را به یاد داشتن
I kept having flashbacks of her lying there bleeding.
صحنه های تلخی از خونریز ی او در حالی که روی زمین افتاده بود به یاد دارم.
رمان با گریزی به تجربیات قهرمان داستان در جنگ شروع شد.
... [مشاهده متن کامل]
۲ - صحنه های تلخ حوادث گذشته را به یاد داشتن
صحنه های تلخی از خونریز ی او در حالی که روی زمین افتاده بود به یاد دارم.