flappy


معنی: اویخته، شل و ول، اویزان و گشاد، گل وگشاد
معانی دیگر: شل وول، اویخته، اویزان وگشاد، گل وگشاد

مترادف ها

اویخته (صفت)
pensile, flappy, flaccid, pendent, hung, underhung

شل و ول (صفت)
flaggy, flimsy, flabby, flappy, flyaway, flaccid

اویزان و گشاد (صفت)
flappy

گل و گشاد (صفت)
flappy

انگلیسی به انگلیسی

• flabby, loose, hanging limply; waving about, fluttery

پیشنهاد کاربران

بپرس