flapper

/ˈflæpər//ˈflæpə/

معنی: جوجه اردک، مگس کش، مگس پران
معانی دیگر: (شخص یا چیزی که flap می کند): در جیب (کت و پالتو غیره)، باله، هرچیز پهن که برای زدن به کار می رود، پارچه، زبانه، لبه، (اردک یا پرنده ای که تازه پرواز آموخته است) نوبال، نوپرواز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something that flaps.

(2) تعریف: a flat piece attached at one end; flap.

(3) تعریف: in the 1920s, a young woman who acted and dressed in a daring way.

جمله های نمونه

1. Flapper bathing beauties were well covered, including longish drawers and stockings.
[ترجمه گوگل]زیبایی های حمام فلپر به خوبی پوشانده شده بودند، از جمله کشوهای بلند و جوراب
[ترجمه ترگمان]زیبایی های flapper را که از جمله کشوها و جوراب و جوراب پوشیده شده بود، به خوبی پوشانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The flapper rebelled not only against Victorian manners and morality but against the body that went with it.
[ترجمه گوگل]فلپر نه تنها علیه آداب و اخلاق ویکتوریایی بلکه علیه بدنی که همراه آن بود شورید
[ترجمه ترگمان]The نه تنها در برابر رفتار و اخلاق دوره ویکتوریا، بلکه بر ضد بدنی که همراه آن بود، شورش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The flapper had to be a good consumer, keeping up with fashion and buying the latest in beauty products.
[ترجمه گوگل]فلپر باید یک مصرف کننده خوب باشد، با مد مطابقت داشته باشد و جدیدترین محصولات زیبایی را خریداری کند
[ترجمه ترگمان]The باید یک مصرف کننده خوب باشند، با مد هماهنگ شوند و آخرین محصولات زیبایی را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is revolving flapper 's picture through many plugs, contains explains the self - respect self - respect this subject.
[ترجمه گوگل]آیا تصویر فلپر گردان از طریق بسیاری از شاخه ها، حاوی توضیح می دهد - احترام به خود - احترام به این موضوع
[ترجمه ترگمان]آیا تصویر revolving از طریق چندین شاخه، حاوی توضیح خود - احترام به این موضوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Louise Brooks, the archetypical American flapper, was photographed by Eugene Robert Richee in 192
[ترجمه گوگل]لوئیز بروکس، کهن الگوی فلپر آمریکایی، توسط یوجین رابرت ریچی در سال 192 عکاسی شد
[ترجمه ترگمان]عکس از لوییس بروکس، archetypical flapper آمریکایی، توسط یوجین روبرت Richee در سال ۱۹۲ منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The invention relates to swing flapper used to kill mosquito and fly.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به بال تاب است که برای کشتن پشه و پرواز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اختراع مربوط به نوسان flapper برای کشتن پشه و پشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is important to get the right flapper for your specific model of can.
[ترجمه گوگل]مهم است که برای مدل خاص قوطی خود فلاپ مناسب را تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]مهم است که the درست را برای مدل خاص خود به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She would pave the way for a much more slender ideal: the flapper.
[ترجمه گوگل]او راه را برای ایده آلی بسیار باریک تر هموار می کند: فلپر
[ترجمه ترگمان]او راه را برای یک ایده آل بسیار دیگر هموار می کرد: the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Take an empty two-liter soda bottle, wash it out, fill it with water, screw the lid on tightly and set it into your toilet tank, as far away from the flapper valve as possible.
[ترجمه گوگل]یک بطری خالی دو لیتری نوشابه را بردارید، آن را بشویید، آن را با آب پر کنید، درب آن را محکم ببندید و آن را در مخزن توالت خود قرار دهید، تا جایی که ممکن است از شیر فلپر دورتر شود
[ترجمه ترگمان]یک بطری نوشابه دو لیتری خالی بردارید، آن را تمیز کنید، آن را با آب پر کنید، در را محکم ببندید و آن را درون مخزن توالت خود قرار دهید، تا جایی که امکان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Isn't there any romance or adventure without having a flapper in it?
[ترجمه گوگل]آیا هیچ عاشقانه یا ماجراجویی بدون داشتن فلپر در آن وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ داستان عاشقانه یا ماجراجویی در آن وجود ندارد که در آن flapper وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And theoretical basis is presented to further apply nozzle - flapper valve to two - stage electro - hydraulic servo valve .
[ترجمه گوگل]و مبانی نظری برای اعمال بیشتر شیر نازل فلپر به شیر سروو الکترو هیدرولیک دو مرحله ای ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]و اساس نظری برای اعمال بیشتر شیر نازل - flapper به دو مرحله ای electro فرمان یار هیدرولیکی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 1928 Joan Crawford and Johnny Mack Brown danced under the newly perfected tungsten lamp in the flapper classic, Our Dancing Daughters.
[ترجمه گوگل]در سال 1928، جوآن کرافورد و جانی مک براون زیر لامپ تنگستن که به تازگی کامل شده بود، در کلاسیک فلپر، «دختران رقصنده ما» رقصیدند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۸، ژاندارک و جانی ماک در زیر نور تنگستن که به تازگی کامل شده بود می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوجه اردک (اسم)
duckling, flapper

مگس کش (اسم)
flapper, swatter

مگس پران (اسم)
flapper, fly whisk

تخصصی

[مهندسی گاز] لرزانک

انگلیسی به انگلیسی

• something flat and flexible used for hitting or slapping (i.e. fly swatter); flap; something hinged on one side; young bird; liberal young woman (during the 1920's)

پیشنهاد کاربران

درمهندسی مکانیک، در سطح سنج غوطه وری به زبانه ای که جابه جا میشود flapper میگویند.
مگس پرون ، ادم علاف
به نسلی از زنان جوان غربی در دهه بیست میلادی گفته می شود که موهایشان را چتری می کردند، دامن کوتاه می پوشیدند، به موسیقی جاز گوش می دادند و مخالف چیزی بودند که در آن زمان به آن رفتار مورد قبول گفته می شد

بپرس