flapjack

/ˈflæpdʒæk//ˈflæpdʒæk/

(خوراک پردازی) نوعی ((پن کیک))

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a flat cake made by frying batter in a small amount of butter or other fat; pancake; griddlecake.

جمله های نمونه

1. This invention refers to a flapjack which is made by the method of mixing dough with water.
[ترجمه گوگل]این اختراع به فلاپجک اطلاق می شود که به روش مخلوط کردن خمیر با آب ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]این اختراع به a اشاره دارد که با روش مخلوط کردن خمیر با آب ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You, know. flapjack and a cigarette?
[ترجمه گوگل]میدونی شلوار و سیگار؟
[ترجمه ترگمان] تو، میدونی سیگار و سیگار؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This Apple and Sultana flapjack is made with Organic and Fairtrade ingredients, full of rich, moist and fruity taste.
[ترجمه گوگل]این فلاپ جک سیب و سلطانا با مواد ارگانیک و تجارت منصفانه، پر از طعم غنی، مرطوب و میوه ای ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت اپل و Sultana flapjack با مواد آلی و Fairtrade که پر از طعم غنی، مرطوب و میوه ای است ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With its Tactical Cruise Missiles, the Flapjack has almost twice the range and firepower of the Lobo . It also features heavier armor and a stabilizer system that allows it to fire when on the move.
[ترجمه گوگل]Flapjack با موشک های کروز تاکتیکی خود تقریباً دو برابر برد و قدرت شلیک Lobo دارد همچنین دارای زره ​​سنگین تر و سیستم تثبیت کننده است که به آن اجازه می دهد در هنگام حرکت شلیک کند
[ترجمه ترگمان]با موشک های کروز its، the تقریبا دو برابر محدوده و قدرت آتش of را دارد همچنین دارای پوشش زرهی سنگین تر و یک سیستم تثبیت کننده است که به آن اجازه شلیک به هنگام حرکت را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Friendly Frank flips fine Flapjack.
[ترجمه گوگل]فرانک دوستانه فلاپ جک خوب را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]\"فرانک دوستانه\" \"Flapjack\" را می چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper the experiment method of the added corn flour flapjack was put forward.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش آزمایش فلاپجک آرد ذرت اضافه شده ارائه شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش آزمایش آرد ذرت اضافه شده به جلو ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Miriya pulled off an amazing maneuver, flipping her Alpha like a flapjack while the pursuing Pincer shot past her, its annihilation disks missing.
[ترجمه گوگل]میریا یک مانور شگفت‌انگیز انجام داد و آلفای خود را مانند جک فلپ جک برگرداند، در حالی که پینسر تعقیب کننده از کنار او شلیک می‌کرد و دیسک‌های نابودی آن گم شده بودند
[ترجمه ترگمان]Miriya حرکت فوق العاده ای انجام داد و در حالی که the را مانند a که در حال تعقیب کردن بود از کنار او رد کرد، disks نابودی آن ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper the experiment method of the added corn flour flapjack was put for. . .
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش آزمایش فلاپجک آرد ذرت افزوده شده قرار داده شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش آزمایش آرد ذرت افزوده شده برای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• flat round piece of dough which is fried on both sides, pancake, griddlecake
flapjack is a thick chewy biscuit made from oats, butter, and syrup or treacle.
in american english, a flapjack is a pancake.

پیشنهاد کاربران

بیسکوئیت جو
پن کیک ، آشپزی کردن
Canadians pride themselves on their discretion, and Flapjack Fridays.

پنکیک
نوعی خوراکی - نوعی کیک شیرین و سفت - پَنکیک

بپرس