🔹 معادل فارسی:
- زیاد حرف زدن ( مثلاً حرف بیمورد یا بدون توقف )
- پرحرفی کردن
- دهنتو باز کردن و حرف زدن ( گاهی با بار منفی: زیاد دهان باز کردن، حرف مفت زدن )
- کلکل و چرندگویی کردن
... [مشاهده متن کامل]
( در محاوره: �خفه شو! زیاد حرف نزن�، �دارم میرم، این یکی خیلی گَپ میزنه� )
🔹 مثالها:
He just keeps flapping his gums without saying anything important.
هی فقط داره زیاد حرف میزنه بدون اینکه حرف مهمی بزنه.
Stop flapping your gums and get to the point!
زیادی حرف نزن و بگو اصل مطلب چیه!
She was flapping her gums on the phone for hours.
چند ساعت داشت پشت تلفن کلی حرف میزد.
🔹 مترادف ها:
yap
blabber
babble
chatter
run on
- زیاد حرف زدن ( مثلاً حرف بیمورد یا بدون توقف )
- پرحرفی کردن
- دهنتو باز کردن و حرف زدن ( گاهی با بار منفی: زیاد دهان باز کردن، حرف مفت زدن )
- کلکل و چرندگویی کردن
... [مشاهده متن کامل]
( در محاوره: �خفه شو! زیاد حرف نزن�، �دارم میرم، این یکی خیلی گَپ میزنه� )
🔹 مثالها:
هی فقط داره زیاد حرف میزنه بدون اینکه حرف مهمی بزنه.
زیادی حرف نزن و بگو اصل مطلب چیه!
چند ساعت داشت پشت تلفن کلی حرف میزد.
🔹 مترادف ها: