کلمه "float" در زبان انگلیسی معانی مختلفی دارد، اما به طور کلی به معنای شناور بودن، روی سطح مایع ماندن یا غرق نشدن است. همچنین در برنامه نویسی به نوع داده ای برای نمایش اعداد اعشاری اشاره دارد.
معانی مختلف "float":
... [مشاهده متن کامل]
شناور بودن/ماندن:
این رایج ترین معنی است و به این اشاره دارد که چیزی روی سطح یک مایع باقی می ماند و غرق نمی شود.
مثال: "The wooden boat floats on the water. " ( قایق چوبی روی آب شناور است. )
شناور کردن/شناور شدن:
این معنی می تواند به عنوان فعل یا اسم استفاده شود و به عمل یا حالتی اشاره دارد که چیزی شناور می شود یا شناور می ماند.
مثال: "The ship floated gently towards the shore. " ( کشتی به آرامی به سمت ساحل شناور شد. )
اعداد اعشاری ( در برنامه نویسی ) :
در برنامه نویسی، "float" یک نوع داده است که برای ذخیره اعداد با دقت اعشاری استفاده می شود.
مثال: "A variable declared as float can hold values like 3. 14 or 2. 718. " ( متغیری که به عنوان float تعریف شده می تواند اعدادی مانند 3. 14 یا 2. 718 را در خود نگه دارد. )
مثال های بیشتر:
"The balloons floated gently into the sky. " ( بادکنک ها به آرامی در آسمان شناور شدند. )
"The company plans to float its shares on the stock market. " ( شرکت قصد دارد سهام خود را در بورس عرضه کند. )
"She floated the idea of a new project to the team. " ( او ایده یک پروژه جدید را به تیم مطرح کرد. )
بنابراین، بسته به زمینه جمله، "float" می تواند به معنی شناور بودن، شناور شدن، یا نوعی داده در برنامه نویسی باشد.
معانی مختلف "float":
... [مشاهده متن کامل]
شناور بودن/ماندن:
این رایج ترین معنی است و به این اشاره دارد که چیزی روی سطح یک مایع باقی می ماند و غرق نمی شود.
مثال: "The wooden boat floats on the water. " ( قایق چوبی روی آب شناور است. )
شناور کردن/شناور شدن:
این معنی می تواند به عنوان فعل یا اسم استفاده شود و به عمل یا حالتی اشاره دارد که چیزی شناور می شود یا شناور می ماند.
مثال: "The ship floated gently towards the shore. " ( کشتی به آرامی به سمت ساحل شناور شد. )
اعداد اعشاری ( در برنامه نویسی ) :
در برنامه نویسی، "float" یک نوع داده است که برای ذخیره اعداد با دقت اعشاری استفاده می شود.
مثال: "A variable declared as float can hold values like 3. 14 or 2. 718. " ( متغیری که به عنوان float تعریف شده می تواند اعدادی مانند 3. 14 یا 2. 718 را در خود نگه دارد. )
مثال های بیشتر:
"The balloons floated gently into the sky. " ( بادکنک ها به آرامی در آسمان شناور شدند. )
"The company plans to float its shares on the stock market. " ( شرکت قصد دارد سهام خود را در بورس عرضه کند. )
"She floated the idea of a new project to the team. " ( او ایده یک پروژه جدید را به تیم مطرح کرد. )
بنابراین، بسته به زمینه جمله، "float" می تواند به معنی شناور بودن، شناور شدن، یا نوعی داده در برنامه نویسی باشد.
شناور. صحنه