1. flakes of dandruf on his shoulders(دانه های) شوره ی سر بر روی شانه های او2. snow flakesدانه ی برف،برف دانه3. this stone flakes easilyاین سنگ زود لایه لایه می شود.
پوستهورقهپرک مثل جو پرکbarley flakesبعضی جاها به عنوان دانه استفاده میشه و بعضی جاها مثه cornflakes به معنی پولک هستش+ عکس و لینک