flaked


معنی: فلس دار

مترادف ها

فلس دار (صفت)
flaked, scaled, squamous, leprose, squamose

پیشنهاد کاربران

شکست یا غفلت از انجام/ شرکت در کاری که قبلاً برنامه ریزی/ توافق یا محول شده است.
پَرَک ، پرک شده ، پَرپَر ، پَرِه پَرِه
ورقه ای شده ( علوم دامی )
دو در شدن

بپرس