لغو کردن یا حضور نیافتن در یک رویداد یا تعهد بدون اطلاع قبلی
غیرقابل اعتماد بودن یا عدم پیگیری تعهدات
معمولاً برای توصیف کسی که به طور مکرر برنامه ها را لغو می کند یا تعهدات خود را دنبال نمی کند، استفاده می شود و اغلب به شکل منفی دیده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Bail on، Stand up
مثال؛
He flaked on our dinner plans at the last minute.
I can't believe she flaked on the meeting again.
They flaked on the party without giving any notice.
غیرقابل اعتماد بودن یا عدم پیگیری تعهدات
معمولاً برای توصیف کسی که به طور مکرر برنامه ها را لغو می کند یا تعهدات خود را دنبال نمی کند، استفاده می شود و اغلب به شکل منفی دیده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Bail on، Stand up
مثال؛