1. They have flagrantly violated the treaty.
[ترجمه گوگل]آنها معاهده را آشکارا نقض کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور آشکار این پیمان را نقض کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور آشکار این پیمان را نقض کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The organization flagrantly promotes the use of violence.
[ترجمه گوگل]این سازمان آشکارا استفاده از خشونت را ترویج می کند
[ترجمه ترگمان]این سازمان به طور وقیحانه به ترویج استفاده از خشونت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سازمان به طور وقیحانه به ترویج استفاده از خشونت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The plane flagrantly violated a UN no-fly zone.
[ترجمه گوگل]این هواپیما به طور آشکار منطقه پرواز ممنوع سازمان ملل را نقض کرد
[ترجمه ترگمان]این هواپیما به طور وقیحانه از منطقه پرواز ممنوع سازمان ملل تخطی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این هواپیما به طور وقیحانه از منطقه پرواز ممنوع سازمان ملل تخطی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Tried not to plagiarize too flagrantly.
[ترجمه گوگل]سعی کرد بیش از حد آشکار سرقت ادبی نکند
[ترجمه ترگمان] سعی کردم که too رو آشکار نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سعی کردم که too رو آشکار نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was now almost nothing flagrantly alien about her, apart from her headscarf.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تقریبا هیچ چیز آشکارا بیگانه در مورد او وجود نداشت، به جز روسری او
[ترجمه ترگمان]اکنون تقریبا چیزی کام لا بیگانه در او وجود نداشت که از روسری او کام لا بیگانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون تقریبا چیزی کام لا بیگانه در او وجود نداشت که از روسری او کام لا بیگانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Or that a reporter gave a flagrantly biased account?
[ترجمه گوگل]یا اینکه یک خبرنگار گزارشی آشکارا مغرضانه ارائه کرده است؟
[ترجمه ترگمان]یا اینکه یک خبرنگار به طور وقیحانه به او تهمت زده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا اینکه یک خبرنگار به طور وقیحانه به او تهمت زده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sad truth is that conservatives flagrantly and lasciviously Frenchkissed those elements.
[ترجمه گوگل]حقیقت غم انگیز این است که محافظه کاران آشکارا و با هوسبازی آن عناصر را فرانسوی بوسیدند
[ترجمه ترگمان]حقیقت تلخ این است که محافظه کاران به طور وقیحانه و lasciviously این عناصر را مورد انتقاد قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حقیقت تلخ این است که محافظه کاران به طور وقیحانه و lasciviously این عناصر را مورد انتقاد قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He repaired to his kitchen area, flagrantly disregarding the woman who was being sick three rows behind the two men.
[ترجمه گوگل]او با بیاعتنایی آشکار به زنی که مریض بود، سه ردیف پشت سر دو مرد، آشپزخانه خود را تعمیر کرد
[ترجمه ترگمان]او به محوطه آشپزخانه خود رفت و به زنی که سه ردیف پشت آن دو مرد بیمار بود توجهی نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به محوطه آشپزخانه خود رفت و به زنی که سه ردیف پشت آن دو مرد بیمار بود توجهی نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The other side flagrantly scrapped the agreement.
[ترجمه گوگل]طرف مقابل آشکارا این توافق را لغو کرد
[ترجمه ترگمان]طرف دیگر به طور وقیحانه این قرارداد را کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرف دیگر به طور وقیحانه این قرارداد را کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The dance often becomes flagrantly obscene.
[ترجمه گوگل]رقص اغلب به طرز آشکاری زشت می شود
[ترجمه ترگمان]رقص اغلب وقیحانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقص اغلب وقیحانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Indifference to precision is nowhere more flagrantly manifested than in the superscription of epistles.
[ترجمه گوگل]بیتفاوتی نسبت به دقت در هیچ کجا آشکارتر از رونوشت رسائل آشکار نمیشود
[ترجمه ترگمان]بی تفاوتی نسبت به دقت هیچ جا به طور آشکار نسبت به in من آشکار نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی تفاوتی نسبت به دقت هیچ جا به طور آشکار نسبت به in من آشکار نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Marty, 1 may have the most flagrantly impractical career goal, next to writing haiku.
[ترجمه گوگل]مارتی، 1 ممکن است غیرعملی ترین هدف شغلی را در کنار نوشتن هایکو داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مارتی، ۱ ممکن است the هدف کاری غیر عملی، بعد از نوشتن haiku باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مارتی، ۱ ممکن است the هدف کاری غیر عملی، بعد از نوشتن haiku باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is flagrantly disregarding the law.
[ترجمه گوگل]او آشکارا قانون را نادیده می گیرد
[ترجمه ترگمان]او آشکارا به این قانون اعتنایی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او آشکارا به این قانون اعتنایی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To restore an unfavorable situation, Zheng Yan Yu flagrantly 13133 hand - out, fight back against White.
[ترجمه گوگل]برای بازگرداندن یک وضعیت نامطلوب، ژنگ یان یو آشکارا 13133 دست - بیرون، مبارزه با سفید
[ترجمه ترگمان]به منظور بازسازی وضعیت نامساعد، ژنگ یان یو به طرز آشکار دست به مبارزه با وایت زد و مبارزه خود را علیه وایت آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به منظور بازسازی وضعیت نامساعد، ژنگ یان یو به طرز آشکار دست به مبارزه با وایت زد و مبارزه خود را علیه وایت آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید