قید ( adverb )
• : تعریف: while the crime is blazing (Latin); while the crime is going on; red-handed.
- He caught her with another man in flagrante delicto.
[ترجمه گوگل] او او را با مرد دیگری در حالت عجله ای گرفتار کرد
[ترجمه ترگمان] او را با مرد دیگری در حین عمل دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او را با مرد دیگری در حین عمل دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید