fizz

/ˈfɪz//fɪz/

معنی: صدای فش فش، گاز مشروبات، چابگی، هیجان داشتن، گاز داشتن
معانی دیگر: (صدای فش که از نوشابه های گاز دار بر می خیزد) فش، پلغ پلغ، فس، وز، نوشابه ی گازدار، سرزندگی، در مورد مشروب گازدار گاز داشتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: fizzes, fizzing, fizzed
• : تعریف: to emit a sputtering or hissing sound, as of bubbles escaping from a liquid.

- As he opened the can, the soda fizzed.
[ترجمه M.y] درقوطی را باز کرد ونوشابه کف کرد
|
[ترجمه گوگل] وقتی قوطی را باز کرد، نوشابه گاز گرفت
[ترجمه ترگمان] در حالی که قوطی نوشابه را باز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: fizzer (n.)
(1) تعریف: a hissing sound, as of bubbles escaping from a liquid.

(2) تعریف: the emission of a fizzing sound; effervescence.
مشابه: sparkle

(3) تعریف: a drink that fizzes.

جمله های نمونه

1. He started to fizz with enthusiasm.
[ترجمه گوگل]او با شوق شروع به وزیدن کرد
[ترجمه ترگمان]با شور و شوق شروع به سوت زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I could hear the champagne fizz as he poured it into my glass.
[ترجمه گوگل]وقتی شامپاین را داخل لیوانم می‌ریخت می‌شنیدم
[ترجمه ترگمان]همان طور که لیوان را توی لیوان من می ریخت، می توانستم صدای fizz را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A Brazilian public relations firm has brought some fizz into his campaign.
[ترجمه گوگل]یک شرکت روابط عمومی برزیلی در کمپین انتخاباتی او رونق ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]یک شرکت روابط عمومی برزیلی پیشنهاداتی را وارد مبارزات خود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is plenty of fizz and sparkle in the show.
[ترجمه گوگل]درخشش و درخشش زیادی در نمایش وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شامپانی زیادی در این برنامه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fizz has gone out of the market.
[ترجمه M.y] هیجان زده از بازار خارج شد
|
[ترجمه گوگل]گاز از بازار خارج شده است
[ترجمه ترگمان]The از بازار خارج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I wonder if there's any fizz left in the lemonade.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم که آیا در لیموناد بخاری باقی مانده است؟
[ترجمه ترگمان]نمی دانم در لیموناد خبری هست یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This lemonade has lost its fizz.
[ترجمه گوگل]این لیموناد رنگ خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]این لیموناد گازش رو از دست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Turn sparkling wine into Buck's Fizz with the addition of chilled orange juice.
[ترجمه گوگل]شراب گازدار را با اضافه کردن آب پرتقال خنک به Buck's Fizz تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]شراب درخشان باک را با اضافه آب پرتقالی یخ زده باک فرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You could hear the liquid fizz as she poured it out of the bottle.
[ترجمه گوگل]وقتی مایع را از بطری بیرون می‌ریخت، می‌توانست صدای گازش را بشنوی
[ترجمه ترگمان]صدای fizz را که از بطری بیرون می ریخت می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kathy Pitkin, who was child bride Fizz, has already left the screen.
[ترجمه گوگل]کتی پیتکین، که عروس بچه فیز بود، قبلاً صفحه را ترک کرده است
[ترجمه ترگمان]کتی Pitkin، که عروس child بود، پیش از این صفحه را ترک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Zimmermann Graeff's Exotic Buck's Fizz is made with delicious tropical fruit juices including pineapple and passion fruit.
[ترجمه گوگل]فیز Exotic Buck's Zimmermann Graeff با آب میوه های استوایی خوشمزه از جمله آناناس و میوه شور ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]fizz Graeff به تازگی به همراه آب میوه، از جمله میوه آناناس و شور، با آب میوه و میوه های گرمسیری مطبوع ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There will be Bucks Fizz to get the party spirit going.
[ترجمه گوگل]Bucks Fizz وجود خواهد داشت تا روحیه مهمانی را ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]\"باکس fizz\" وجود خواهد داشت که روح حزب را به حال خود در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under his flat tongue, the Nitrostat started to fizz and bring him to life.
[ترجمه گوگل]زیر زبان صاف او، نیتروستات شروع به جوشیدن کرد و او را زنده کرد
[ترجمه ترگمان]در زیر زبونش، Nitrostat شروع به سوت زدن کرد و او را به زندگی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The evening will include a Bucks Fizz welcome, dinner, live big band, disco and cabaret.
[ترجمه گوگل]این شب شامل استقبال از Bucks Fizz، شام، گروه بزرگ زنده، دیسکو و کاباره خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این شب شامل یک باکس \"باکس fizz fizz\"، شام، گروه بزرگ زنده، دیسکو و کاباره خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای فش فش (اسم)
fizz

گاز مشروبات (اسم)
fizz

چابگی (اسم)
fizz

هیجان داشتن (فعل)
fizz

گاز داشتن (فعل)
fizz

انگلیسی به انگلیسی

• hissing sound; champagne (slang); soda water; alcoholic drink mixed with soda water
hiss, fizzle, make a hissing sound
if a liquid, especially a drink, fizzes, it produces lots of little bubbles of gas.

پیشنهاد کاربران

بپرس