فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: fizzes, fizzing, fizzed
• : تعریف: to emit a sputtering or hissing sound, as of bubbles escaping from a liquid.
- As he opened the can, the soda fizzed.
[ترجمه M.y] درقوطی را باز کرد ونوشابه کف کرد
|
[ترجمه گوگل] وقتی قوطی را باز کرد، نوشابه گاز گرفت [ترجمه ترگمان] در حالی که قوطی نوشابه را باز می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )مشتقات: fizzer (n.)
• (1)تعریف: a hissing sound, as of bubbles escaping from a liquid.
• (2)تعریف: the emission of a fizzing sound; effervescence. • مشابه: sparkle
• (3)تعریف: a drink that fizzes.
جمله های نمونه
1. He started to fizz with enthusiasm.
[ترجمه گوگل]او با شوق شروع به وزیدن کرد [ترجمه ترگمان]با شور و شوق شروع به سوت زدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I could hear the champagne fizz as he poured it into my glass.
[ترجمه گوگل]وقتی شامپاین را داخل لیوانم میریخت میشنیدم [ترجمه ترگمان]همان طور که لیوان را توی لیوان من می ریخت، می توانستم صدای fizz را بشنوم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A Brazilian public relations firm has brought some fizz into his campaign.
[ترجمه گوگل]یک شرکت روابط عمومی برزیلی در کمپین انتخاباتی او رونق ایجاد کرده است [ترجمه ترگمان]یک شرکت روابط عمومی برزیلی پیشنهاداتی را وارد مبارزات خود کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is plenty of fizz and sparkle in the show.
[ترجمه گوگل]درخشش و درخشش زیادی در نمایش وجود دارد [ترجمه ترگمان]شامپانی زیادی در این برنامه وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The fizz has gone out of the market.
[ترجمه M.y] هیجان زده از بازار خارج شد
|
[ترجمه گوگل]گاز از بازار خارج شده است [ترجمه ترگمان]The از بازار خارج شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I wonder if there's any fizz left in the lemonade.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم که آیا در لیموناد بخاری باقی مانده است؟ [ترجمه ترگمان]نمی دانم در لیموناد خبری هست یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This lemonade has lost its fizz.
[ترجمه گوگل]این لیموناد رنگ خود را از دست داده است [ترجمه ترگمان]این لیموناد گازش رو از دست داده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Turn sparkling wine into Buck's Fizz with the addition of chilled orange juice.
[ترجمه گوگل]شراب گازدار را با اضافه کردن آب پرتقال خنک به Buck's Fizz تبدیل کنید [ترجمه ترگمان]شراب درخشان باک را با اضافه آب پرتقالی یخ زده باک فرو کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You could hear the liquid fizz as she poured it out of the bottle.
[ترجمه گوگل]وقتی مایع را از بطری بیرون میریخت، میتوانست صدای گازش را بشنوی [ترجمه ترگمان]صدای fizz را که از بطری بیرون می ریخت می شنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Kathy Pitkin, who was child bride Fizz, has already left the screen.
[ترجمه گوگل]کتی پیتکین، که عروس بچه فیز بود، قبلاً صفحه را ترک کرده است [ترجمه ترگمان]کتی Pitkin، که عروس child بود، پیش از این صفحه را ترک کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Zimmermann Graeff's Exotic Buck's Fizz is made with delicious tropical fruit juices including pineapple and passion fruit.
[ترجمه گوگل]فیز Exotic Buck's Zimmermann Graeff با آب میوه های استوایی خوشمزه از جمله آناناس و میوه شور ساخته شده است [ترجمه ترگمان]fizz Graeff به تازگی به همراه آب میوه، از جمله میوه آناناس و شور، با آب میوه و میوه های گرمسیری مطبوع ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There will be Bucks Fizz to get the party spirit going.
[ترجمه گوگل]Bucks Fizz وجود خواهد داشت تا روحیه مهمانی را ادامه دهد [ترجمه ترگمان]\"باکس fizz\" وجود خواهد داشت که روح حزب را به حال خود در می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Under his flat tongue, the Nitrostat started to fizz and bring him to life.
[ترجمه گوگل]زیر زبان صاف او، نیتروستات شروع به جوشیدن کرد و او را زنده کرد [ترجمه ترگمان]در زیر زبونش، Nitrostat شروع به سوت زدن کرد و او را به زندگی کشاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The evening will include a Bucks Fizz welcome, dinner, live big band, disco and cabaret.
[ترجمه گوگل]این شب شامل استقبال از Bucks Fizz، شام، گروه بزرگ زنده، دیسکو و کاباره خواهد بود [ترجمه ترگمان]این شب شامل یک باکس \"باکس fizz fizz\"، شام، گروه بزرگ زنده، دیسکو و کاباره خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
صدای فش فش (اسم)
fizz
گاز مشروبات (اسم)
fizz
چابگی (اسم)
fizz
هیجان داشتن (فعل)
fizz
گاز داشتن (فعل)
fizz
انگلیسی به انگلیسی
• hissing sound; champagne (slang); soda water; alcoholic drink mixed with soda water hiss, fizzle, make a hissing sound if a liquid, especially a drink, fizzes, it produces lots of little bubbles of gas.
پیشنهاد کاربران
معنی: صدای فش فش، گاز مشروبات، چابگی، هیجان داشتن، گاز داشتن معانی دیگر: ( صدای فش که از نوشابه های گاز دار بر می خیزد ) فش، پلغ پلغ، فس، وز، نوشابه ی گازدار، سرزندگی، در مورد مشروب گازدار گاز داشتن