fixed star

/ˈfɪkstˈstɑːr//fɪkststɑː/

(نجوم سابق) ستاره ی ثابت (جمع: ثوابت)، ستاره ثابت، ثوابت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any star that appears to be in a fixed position relative to other stars.

جمله های نمونه

1. Scientists intend to discover a sun - like fixed star in remote galaxies.
[ترجمه گوگل]دانشمندان قصد دارند خورشیدی مانند ستاره ثابت در کهکشان های دوردست کشف کنند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان قصد دارند یک ستاره ثابت خورشید را در کهکشان های دور کشف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Sun-Mercury conjunction at the Fixed Star Spica may denote public appeal, windfalls and gain, fortunate innovations and good news.
[ترجمه گوگل]پیوند خورشید و عطارد در ستاره Spica ممکن است نشان دهنده جذابیت عمومی، درآمدهای بادآورده، نوآوری های خوش شانس و خبرهای خوب باشد
[ترجمه ترگمان]ارتباط خورشید - عطارد در ستاره ثابت ستاره ثابت ممکن است نشان دهنده جاذبه عمومی، windfalls و سود، نوآوری های خوش شانس و خبره ای خوب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later, with a fixed star represents the flag state.
[ترجمه گوگل]بعداً با یک ستاره ثابت نشان دهنده وضعیت پرچم است
[ترجمه ترگمان]سپس، با یک ستاره ثابت، وضعیت پرچم را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Each boy is all fixed star originally.
[ترجمه گوگل]هر پسر در اصل ستاره ثابت است
[ترجمه ترگمان]در ابتدا هر پسر یک ستاره ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Synopsis Shou Heng is like a fixed star, always confident and attractive.
[ترجمه گوگل]خلاصه داستان Shou Heng مانند یک ستاره ثابت است، همیشه مطمئن و جذاب است
[ترجمه ترگمان]خلاصه Shou شبیه یک ستاره ثابت، همیشه بااعتماد به نفس و جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meteor is beautiful, but only the fixed star can bring with more treasure to public.
[ترجمه گوگل]شهاب زیباست، اما فقط ستاره ثابت می تواند گنجینه بیشتری را برای عموم به ارمغان بیاورد
[ترجمه ترگمان]Meteor زیبا است، اما تنها ستاره ثابت می تواند گنجینه های بیشتری را به مردم بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whether the meteor or the fixed star, I'm willing to wait and pay until they appear.
[ترجمه گوگل]چه شهاب و چه ستاره ثابت، حاضرم صبر کنم و بپردازم تا ظاهر شوند
[ترجمه ترگمان]چه شهاب سنگ و چه ستاره ثابت، من حاضرم صبر کنم و تا وقتی که پیدایشان بشود پول بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This system can work in two modes: fixed star detection mode and moving space target tracking mode.
[ترجمه گوگل]این سیستم می تواند در دو حالت کار کند: حالت تشخیص ستاره ثابت و حالت ردیابی هدف فضایی متحرک
[ترجمه ترگمان]این سیستم می تواند در دو حالت کار کند: حالت تشخیص ستاره ثابت و حالت ردیابی هدف فضایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sun is a fixed star.
[ترجمه گوگل]خورشید یک ستاره ثابت است
[ترجمه ترگمان]خورشید یک ستاره ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. 1612 – Galileo Galilei becomes the first astronomer to observe the planet Neptune, although he mistakenly catalogued it as a fixed star.
[ترجمه گوگل]1612 - گالیله گالیله اولین ستاره‌شناسی شد که سیاره نپتون را رصد کرد، اگرچه او به اشتباه آن را به عنوان یک ستاره ثابت فهرست کرد
[ترجمه ترگمان]ا-- ۱۶۱۲ - گالیله اولین ستاره شناس بود که سیاره نپتون را مشاهده کرد، هرچند او به اشتباه آن را به عنوان یک ستاره ثابت فهرست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the measure ship carries out the measure assignment, it provides exact course data via measuring fixed star day and night.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کشتی اندازه گیری تخصیص اندازه گیری را انجام می دهد، داده های دقیق مسیر را از طریق اندازه گیری ستاره ثابت روز و شب ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کشتی اندازه گیری، ماموریت اندازه گیری را انجام می دهد، داده های مسیر دقیق را از طریق اندازه گیری روز ستاره ثابت و شب فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sun, which gives us light and heat, is a fixed star.
[ترجمه گوگل]خورشید که به ما نور و گرما می دهد، ستاره ای ثابت است
[ترجمه ترگمان]خورشید که به ما نور و گرما می دهد، یک ستاره ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• star whose position in the sky appears to remain the same (in relation to other stars)

پیشنهاد کاربران

بپرس