• stabilized, set firmly in place; obsessed withsomeone who is fixated on a particular thing thinks about it to an extreme and excessive degree.
دلبسته ( صفت ) : مربوط به شخصی است که وابستگی بسیار نزدیک به شخص دیگری، اغلب به والدین داردfixated on = obsessed with🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : fix / fixate✅️ اسم ( noun ) : fix / fixation / fixative / fixer / fixings / fixity / fixture / fixedness✅️ صفت ( adjective ) : fixed / fixated✅️ قید ( adverb ) : fixedly( عامیانه ) میخ شدن روی چیزی، قفل کردن روی چیزی، زوم کردن روی چیزی ( همگی عامیانه ) دلبسته شدن، متمرکز شدن روی چیزیقفلی زدن روی چیزیدل مشغولدلبسته در فکرbe fixated onپیوسته دل مشغول بودن بهوسواس داشتن به+ عکس و لینک