fix upon

پیشنهاد کاربران

fix on/upon
1 -
: to direct one's attention or thoughts toward ( something ) : to focus on ( something )
توجه یا افکار خود را به سمت ( چیزی ) معطوف کردن؛ روی ( چیزی ) تمرکز کردن
All eyes fixed on her as she entered the room.
...
[مشاهده متن کامل]

همین که وارد اتاق شد همۀ نگاه ها به او دوخته شد.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
2 -
: to make a decision about or choose ( something )
تصمیم گیری در مورد چیزی یا انتخاب کردن ( چیزی ) ، دست یافتن به
After weeks of discussion, they've finally fixed on a solution.
پس از هفته ها بحث، آنها سرانجام به یک راه حل دست یافتند.

برگزیدن، انتخاب کردن

بپرس