five hundred


پانصد

جمله های نمونه

1. Our soldiers annihilated a force of five hundred enemy troops.
[ترجمه گوگل]سربازان ما یک نیروی پانصد نفری دشمن را منهدم کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان ما یک لشکر از پانصد سرباز دشمن را از بین بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I bought a car for five hundred pounds.
[ترجمه گوگل]من یک ماشین به قیمت پانصد پوند خریدم
[ترجمه ترگمان]من یک ماشین برای پانصد پوند خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Five hundred rebels were captured and disarmed.
[ترجمه گوگل]پانصد شورشی دستگیر و خلع سلاح شدند
[ترجمه ترگمان]پانصد شورشی دستگیر و خلع سلاح شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Write an essay of about five hundred words.
[ترجمه گوگل]یک انشا حدود پانصد کلمه بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقاله ای در حدود پانصد کلمه بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No fewer than five hundred delegates attended the conference.
[ترجمه گوگل]کمتر از پانصد نماینده در این کنفرانس شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]کم تر از پانصد نماینده در این کنفرانس شرکت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It cost him five hundred quid.
[ترجمه گوگل]پانصد کوین برایش هزینه داشت
[ترجمه ترگمان]پانصد لیره برایش گران تمام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's accommodation for about five hundred students on campus.
[ترجمه گوگل]برای حدود پانصد دانشجو در محوطه دانشگاه خوابگاه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حدود پانصد نفر در محوطه دانشگاه اقامت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Five hundred pairs of eyes were fastened upon him eagerly.
[ترجمه گوگل]پانصد جفت چشم مشتاقانه بر او بسته شده بود
[ترجمه ترگمان]پانصد جفت چشم به او دوخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The enemy had five hundred light horse.
[ترجمه گوگل]دشمن پانصد اسب سبک داشت
[ترجمه ترگمان]دشمن پنج هزار اسب سبک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Five hundred people filled the lecture hall.
[ترجمه گوگل]پانصد نفر سالن سخنرانی را پر کردند
[ترجمه ترگمان]پانصد نفر تالار سخنرانی را پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of the five hundred householders surveyed, 40% had dishwashers.
[ترجمه گوگل]از پانصد خانوار مورد بررسی، 40 درصد ماشین ظرفشویی داشتند
[ترجمه ترگمان]از میان پانصد خانه که مورد بررسی قرار گرفتند، ۴۰ درصد dishwashers بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'm prepared to knock five hundred pounds off but no more.
[ترجمه گوگل]من حاضرم پانصد پوند کم کنم اما نه بیشتر
[ترجمه ترگمان]حاضرم پانصد پوند کم کنم، اما نه بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Five hundred jobs were lost when the company went into receivership last year.
[ترجمه گوگل]زمانی که این شرکت در سال گذشته کار خود را آغاز کرد، پانصد شغل از بین رفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این شرکت در سال گذشته به receivership رفت، پانصد شغل از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To date we have received more than five hundred applications.
[ترجمه گوگل]تا به امروز بیش از پانصد درخواست دریافت کرده ایم
[ترجمه ترگمان]تا به امروز بیش از پانصد کاربرد را دریافت کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We were given five hundred pounds in compensation which isn't much but at least it's something.
[ترجمه گوگل]پانصد پوند به ما غرامت دادند که زیاد نیست اما حداقل چیزی است
[ترجمه ترگمان]ما پانصد پوند در پاداش دادیم که زیاد نیست، اما حداقل چیزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس