fitzgerald

/ˌfɪtsˈdʒerəld//ˌfɪtsˈdʒerəld/

اسکات فیتز جرالد (رمان نویس امریکایی)، ادوارد فیتز جرالد (شاعر انگلیسی و مترجم رباعیات خیام)

جمله های نمونه

1. Fitzgerald was named to the committee by the chairman.
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد توسط رئیس به کمیته معرفی شد
[ترجمه ترگمان]فیتزجرالد به ریاست این کمیته منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fitzgerald is keen to emulate Martin's record of three successive world titles.
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد مشتاق است از رکورد مارتین در سه قهرمانی متوالی جهان تقلید کند
[ترجمه ترگمان]فیتزجرالد مایل به تقلید از سابقه سه عنوان بعدی جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jazz legend, Ella Fitzgerald, once sang in this bar.
[ترجمه گوگل]اسطوره جاز، الا فیتزجرالد، زمانی در این بار آواز خواند
[ترجمه ترگمان]، \"جز افسانه ای،\" الا فیتزجرالد \"، یه بار تو این بار خونده شد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. John Fitzgerald Kennedy was often known by his initials JFK.
[ترجمه گوگل]جان فیتزجرالد کندی اغلب با حروف اول خود JFK شناخته می شد
[ترجمه ترگمان]جان فیتزجرالد \"،\" جان اف اف اف اف اف اف اف اف اف اف کندی \"شناخته میشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Justice Fitzgerald included a 120-page discussion paper as an attachment to the annual report.
[ترجمه گوگل]قاضی فیتزجرالد یک مقاله بحث و گفتگوی 120 صفحه ای را به عنوان پیوست به گزارش سالانه اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی فیتزجرالد یک مقاله بحث ۱۲۰ صفحه ای را به عنوان ضمیمه گزارش سالانه شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bing Crosby and Barry Fitzgerald got me drunk and stole my wallet.
[ترجمه گوگل]بینگ کرازبی و بری فیتزجرالد مرا مست کردند و کیف پولم را دزدیدند
[ترجمه ترگمان]بینگ کرازبی \"و\" بری فیتزجرالد \"منو مست کرده\" و کیف پولم رو دزدیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Fitzgerald immediately lodged an appeal.
[ترجمه گوگل]آقای فیتزجرالد بلافاصله درخواست تجدیدنظر داد
[ترجمه ترگمان]آقای فیتزجرالد بلافاصله درخواست استیناف داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr Fitzgerald declined to discuss his reasons for leaving McCann.
[ترجمه گوگل]آقای فیتزجرالد از بحث درباره دلایلش برای ترک مک کان خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]آقای فیتزجرالد از بحث در مورد دلایل خود برای ترک McCann خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Was Fitzgerald irritated with way the world's financial markets were flocking into the new dotcom businesses?
[ترجمه گوگل]آیا فیتزجرالد از نحوه هجوم بازارهای مالی جهان به سمت مشاغل جدید دات کام عصبانی بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا فیتزجرالد از این که بازارهای مالی جهان به کسب و کاره ای dotcom جدید هجوم می آوردند خشمگین بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Fitzgerald family went together to early Mass and as they walked home everything seemed normal.
[ترجمه گوگل]خانواده فیتزجرالد با هم به مراسم عشای ربانی اولیه رفتند و وقتی به خانه رفتند همه چیز عادی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]خانواده فیتزجرالد با هم به مراسم نماز کلیسا رفتند و وقتی وارد خانه شدند همه چیز عادی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's clear that Fitzgerald enjoys an absolute authority, but prefers to see what happens when she reins it in.
[ترجمه گوگل]واضح است که فیتزجرالد از یک اقتدار مطلق برخوردار است، اما ترجیح می‌دهد ببیند وقتی او آن را مهار می‌کند چه اتفاقی می‌افتد
[ترجمه ترگمان]روشن است که فیتزجرالد از یک قدرت مطلق برخوردار است، اما ترجیح می دهد ببیند چه اتفاقی می افتد وقتی که افسار را به دست می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. FitzGerald flatly rejects this claim, but on this point her argument strikes me as thin.
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد صریحاً این ادعا را رد می کند، اما در این مورد استدلال او به نظر من ناچیز است
[ترجمه ترگمان]FitzGerald با صراحت این ادعا را رد می کند، اما در این مورد بحث او مرا ضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ella Fitzgerald regularly collaborated with some of the greatest musicians in jazz.
[ترجمه گوگل]الا فیتزجرالد به طور منظم با برخی از بزرگترین موسیقیدانان جاز همکاری می کرد
[ترجمه ترگمان]الا فیتزجرالد به طور مرتب با برخی از بزرگ ترین موسیقیدانان در جاز هم کاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Neil Fitzgerald profiles the Virgin man turned health boss and now head of Oftel.
[ترجمه گوگل]نیل فیتزجرالد از مرد ویرجین که رئیس بهداشت و اکنون رئیس Oftel شده است، معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]- نیل فیتزجرالد، مرد باکره، رئیس بهداشت و حالا رئیس Oftel را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; male first name; f. scott fitzgerald (1896-1940), united states novelist, author of "the great gatsby"; ella fitzgerald (1918-1996), usa jazz singer

پیشنهاد کاربران

بپرس