fitch

/ˈfɪtʃ//ˈfɪtʃ/

معنی: ظربان، پوست راسو یا گربه قطبی
معانی دیگر: رجوع شود به: fitchew) polecat و fitchet هم می گویند)، راسو، ضربان، موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند

جمله های نمونه

1. Mr Fitch a former barman had Korsakoff's disease, a kind of brain failure occurring as a result of alcoholism.
[ترجمه گوگل]آقای فیچ، بارمن سابق، به بیماری کورساکوف مبتلا بود، نوعی نارسایی مغزی که در نتیجه اعتیاد به الکل رخ می‌دهد
[ترجمه ترگمان]آقای Fitch یکی از میخانه چی سابق این بیماری را داشت، نوعی شکست مغزی که به عنوان نتیجه اعتیاد به الکل عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His story prompted a sarcastic question from Fitch, the prosecuting attorney.
[ترجمه گوگل]داستان او باعث سوال طعنه آمیز فیچ، وکیل دادگستری شد
[ترجمه ترگمان]داستان او باعث یک سوال طعنه آمیز از فیتچ، دادستان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first job of the Fitch Benoy team, led by divisional director Charles Dunnett, was to assess the existing fabric.
[ترجمه گوگل]اولین کار تیم Fitch Benoy به رهبری مدیر بخش، Charles Dunnett، ارزیابی بافت موجود بود
[ترجمه ترگمان]اولین کار تیم Fitch Benoy به رهبری چارلز Dunnett، رئیس بخش، برای ارزیابی بافت موجود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to Fitch, the average investment bank holds as much capital as it does illiquid assets.
[ترجمه گوگل]به گفته فیچ، متوسط ​​بانک سرمایه گذاری به اندازه دارایی های غیر نقدشونده سرمایه دارد
[ترجمه ترگمان]با توجه به دیدگاه فیتچ، یک بانک سرمایه گذاری متوسط بیش ترین سرمایه را در اختیار دارد، زیرا دارایی های illiquid محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Says Eileen Fahey of Fitch, It is a trust issue more than a liquidity issue.
[ترجمه گوگل]آیلین فاهی از فیچ می‌گوید، این موضوع بیشتر از یک موضوع نقدینگی یک موضوع اعتماد است
[ترجمه ترگمان]Eileen Fahey از فیتچ می گوید که این یک مساله اعتماد بیش از یک مساله نقدینگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fitch was the second rating agency to warn that it would consider any loss imposed on bondholders as a default after Standard and Poor's said the same earlier this month.
[ترجمه گوگل]پس از آن که استاندارد اند پورز در اوایل ماه جاری اعلام کرد، فیچ دومین آژانس رتبه‌بندی بود که هشدار داد هرگونه ضرری را که به دارندگان اوراق قرضه تحمیل می‌شود، به عنوان یک نکول در نظر خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]\"فیتچ ریتینگ\" دومین موسسه رده بندی بود که به این مساله هشدار داد که هر گونه زیان تحمیلی بر دارندگان اوراق قرضه به عنوان یک پیش فرض پس از استاندارد و Poor در اوایل این ماه، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fitch blamed inconsistent state policies, external finances, and weak domestic banks for the downgrade.
[ترجمه گوگل]فیچ سیاست‌های ناسازگار دولتی، منابع مالی خارجی و بانک‌های داخلی ضعیف را عامل کاهش رتبه دانست
[ترجمه ترگمان]فیتچ سیاست های دولت، امور مالی خارجی و بانک های ضعیف داخلی را برای تنزل رتبه مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mike Simonton is a media analyst at Fitch Ratings.
[ترجمه گوگل]مایک سیمونتون، تحلیلگر رسانه در رتبه بندی فیچ است
[ترجمه ترگمان]مایک Simonton یک تحلیلگر رسانه ای در Ratings Fitch است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fitch told the media reporter, Fitch's ratings are taking a lot of data and graph analysis.
[ترجمه گوگل]فیچ به خبرنگار رسانه گفت، رتبه بندی فیچ از داده ها و تجزیه و تحلیل نمودارهای زیادی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]فیتچ به خبرنگار رسانه ها گفت که رتبه بندی فیتچ از داده های بسیاری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 178 inventor John Fitch demonstrated his steamboat on the Delaware River to delegates of the Continental Congress.
[ترجمه گوگل]در سال 178 مخترع جان فیچ قایق بخار خود را در رودخانه دلاور به نمایندگان کنگره قاره نشان داد
[ترجمه ترگمان]در ۱۷۸ مخترع، جان Fitch، steamboat خود را در رودخانه دلاور به نمایندگی از کنگره قاره ای به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Together with Fitch, the number three, they have over 95 %.
[ترجمه گوگل]آنها همراه با Fitch، شماره سه، بیش از 95٪ دارند
[ترجمه ترگمان]با هم with، شماره سه، بیش از ۹۵ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. W. Tecumseh Fitch of the University of St.
[ترجمه گوگل]W Tecumseh Fitch از دانشگاه St
[ترجمه ترگمان]نام Fitch Tecumseh از دانشگاه سنت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rankin Fitch: Ah I hate Baptists almost as much as I hate Democrats.
[ترجمه گوگل]رنکین فیچ: آه من تقریباً به همان اندازه که از دموکرات ها متنفرم از باپتیست ها متنفرم
[ترجمه ترگمان]من از فرقه تعمید بدم میاد و من از Democrats متنفرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Also present were people from credit ratings agencies Fitch, Standard and Poor's and Moody's as well as audit and business consultancy PricewaterhouseCoopers.
[ترجمه گوگل]همچنین افرادی از آژانس های رتبه بندی اعتباری Fitch، Standard and Poor's و Moody و همچنین حسابرسی و مشاوره تجاری PricewaterhouseCoopers حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر افراد حاضر از موسسات رتبه بندی اعتباری Fitch، استاندارد و Poor و مودی و همچنین شرکت مشاوره تجاری و تجاری به نام PricewaterhouseCoopers PricewaterhouseCoopers معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Fitch has warned that if the Government does not pursue a more aggressive programme of cuts after the election then the the UK's triple-A credit status would be threatened.
[ترجمه گوگل]فیچ هشدار داده است که اگر دولت پس از انتخابات برنامه تهاجمی‌تر کاهش بودجه را دنبال نکند، وضعیت اعتباری سه‌گانه بریتانیا در معرض تهدید قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]\"فیتچ\" هشدار داد که اگر دولت پس از انتخابات برنامه جدی تری را دنبال نکند، وضعیت اعتبار سه تایی بریتانیا تهدید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ظربان (اسم)
polecat, fitchew, fitch

پوست راسو با گربه قطبی (اسم)
fitchew, fitch

انگلیسی به انگلیسی

• dark brown mustelid, polecat; brush made from hair of polecat

پیشنهاد کاربران

بپرس