1. nuclear fission
کافش اتمی
2. The fission of the cell could be inhibited with certain chemicals.
[ترجمه گوگل]شکافت سلول را می توان با مواد شیمیایی خاصی مهار کرد
[ترجمه ترگمان]شکستن سلول می تواند با مواد شیمیایی خاصی مهار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All commercial nuclear power is provided by fission at the present time.
[ترجمه گوگل]تمام انرژی هسته ای تجاری در حال حاضر از طریق شکافت تامین می شود
[ترجمه ترگمان]تمام قدرت هسته ای تجاری توسط شکافت در زمان حاضر تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So fission power is an even worse idea.
[ترجمه گوگل]بنابراین قدرت شکافت ایده بدتری است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قدرت شکافت هسته ای ایده بسیار بدتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The objective was to use a relatively small fission device to trigger-off a thermonuclear reaction of arbitrarily large yield.
[ترجمه گوگل]هدف این بود که از یک دستگاه شکافت نسبتا کوچک برای راه اندازی یک واکنش گرما هسته ای با تسلیم خودسرانه زیاد استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار، استفاده از یک دستگاه نسبتا کوچک شکافت برای تریگر کردن یک واکنش هسته ای با یک بازده بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In the mid-1950's nuclear fission had still to be turned into a commercial power source.
[ترجمه گوگل]در اواسط دهه 1950 شکافت هسته ای هنوز باید به یک منبع انرژی تجاری تبدیل می شد
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه ۱۹۵۰ شکافت هسته ای هنوز تبدیل به یک منبع قدرت تجاری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both radioactive fission products and induced radioactivity in structural materials contribute to the problem of radioactive waste.
[ترجمه گوگل]هم محصولات شکافت رادیواکتیو و هم رادیواکتیویته القایی در مواد ساختاری به مشکل زباله های رادیواکتیو کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]هم محصولات شکافت هسته ای و هم رادیواکتیویته ناشی از مواد ساختمانی به مشکل ضایعات رادیو اکتیو کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Controlled fusion has fewer obvious negative aspects than fission.
[ترجمه گوگل]همجوشی کنترل شده دارای جنبه های منفی آشکار کمتری نسبت به شکافت است
[ترجمه ترگمان]ترکیب کنترل شده، جنبه های منفی کمتری نسبت به شکافت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Start to phase out nuclear fission power stations, which are prohibitively expensive and potentially hazardous.
[ترجمه گوگل]شروع به حذف تدریجی نیروگاه های شکافت هسته ای، که بسیار گران و بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه ترگمان]شروع به بیرون کردن نیروگاه های هسته ای شکافت هسته ای، که بسیار گران بوده و به طور بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They get electrical power from fission rods, and then they throw the fission rods into the briny sea.
[ترجمه گوگل]آنها نیروی الکتریکی را از میله های شکافت دریافت می کنند و سپس میله های شکافت را به دریای شور می اندازند
[ترجمه ترگمان]آن ها نیروی الکتریکی را از میله های fission شکافت و سپس میله های fission را به دریای briny پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Some of the fission fragments are themselves radioactive.
[ترجمه گوگل]برخی از قطعات شکافت خود رادیواکتیو هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از قطعات شکافت هسته ای، خود رادیو اکتیو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the paper, large deformation of symmetry fission has been described by a biquadratic surface revolution instead of several quadratic equations.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تغییر شکل بزرگ شکافت تقارن با یک چرخش سطحی دو درجهای به جای چندین معادله درجه دوم توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله تغییر شکل بزرگ شکافت تقارن به جای چند معادله درجه دو توسط یک انقلاب سطحی biquadratic توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The latter property of nuclear fission has a significant implication.
[ترجمه گوگل]ویژگی اخیر شکافت هسته ای پیامد قابل توجهی دارد
[ترجمه ترگمان]ویژگی دوم شکافت هسته ای مفهوم قابل توجهی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fission begins with division of the nucleus by mitosis, followed by cytoplasmic division, and sometimes sporulation .
[ترجمه گوگل]شکافت با تقسیم هسته توسط میتوز شروع می شود و به دنبال آن تقسیم سیتوپلاسمی و گاهی اسپورزایی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]Fission با تقسیم هسته توسط mitosis آغاز می شود و پس از آن، division cytoplasmic و گاهی اوقات sporulation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Principal Fission is defined as the reality of society based on computing network, which exists while the virtual society is, symbolized.
[ترجمه گوگل]شکافت اصلی به عنوان واقعیت جامعه مبتنی بر شبکه محاسباتی تعریف می شود که در حالی وجود دارد که جامعه مجازی نمادین است
[ترجمه ترگمان]Fission اصلی به عنوان واقعیت جامعه براساس شبکه محاسباتی تعریف می شود، که در حالی که جامعه مجازی، نمادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید