fishnet


علوم نظامى : نوعى تور که براى نگهدارى یا کاشتن وسایل استتار در محل خود به کار مى رود

جمله های نمونه

1. She was wearing black fishnet stockings.
[ترجمه من] او جوراب سیاه توری پوشیده بود
|
[ترجمه ماببتذیان] او ( دختر ) جوراب توری مشکی پوشیده بود
|
[ترجمه Zahra] او جوراب توری مشکی پوشیده بود
|
[ترجمه گوگل]جوراب مشکی مشکی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]جوراب توری سیاه پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many fishnet organizations extend far beyond any given company or industry.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سازمان های شبکه ماهی فراتر از هر شرکت یا صنعت خاصی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سازمان های fishnet فراتر از هر شرکت یا صنعت داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her legs, in fishnet stockings, move gracefully, she fans herself with an ostrich feather.
[ترجمه گوگل]پاهای او، در جوراب های توری ماهی، با ظرافت حرکت می کند، او خودش را با یک پر شترمرغ طرفدار می کند
[ترجمه ترگمان]پاهایش در جوراب های توری با وقار حرکت می کرد و خود را با پر شترمرغ آراسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Memory has gone virtual, scattered throughout the global fishnet of electronic and human communication.
[ترجمه گوگل]حافظه مجازی شده و در سراسر شبکه جهانی ارتباطات الکترونیکی و انسانی پراکنده شده است
[ترجمه ترگمان]حافظه مجازی شده و در سرتاسر جهان الکترونیکی و ارتباطات انسانی پراکنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These dimensions apply equally to employees of new fishnet organizations and to team members working outside traditionally defined business spaces.
[ترجمه گوگل]این ابعاد به طور یکسان برای کارکنان سازمان‌های تور ماهی جدید و اعضای تیمی که خارج از فضاهای تجاری تعریف شده سنتی کار می‌کنند، اعمال می‌شود
[ترجمه ترگمان]این ابعاد به همان اندازه به کارمندان سازمان های fishnet جدید و اعضای تیم که خارج از فضای کسب وکار تعریف شده کار می کنند، اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anytime / anyplace capabilities add dimension to fishnet organizations.
[ترجمه گوگل]قابلیت‌های هر زمان/هر مکان به سازمان‌های شبکه ماهی‌گیری بعد می‌افزاید
[ترجمه ترگمان]هر زمانی یا هر جا قابلیت های هر جا بعد از هر زمان دیگری به سازمان های fishnet اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fishnet is flexible; it can form and re-form varied patterns of connection.
[ترجمه گوگل]تور ماهی انعطاف پذیر است می تواند الگوهای مختلف اتصال را شکل دهد و دوباره شکل دهد
[ترجمه ترگمان]The انعطاف پذیر است؛ می تواند الگوهای متنوع ارتباط را شکل داده و دوباره شکل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Workers in fishnet organizations must figure out how to maintain this kind of balance.
[ترجمه گوگل]کارگران در سازمان های تور ماهی باید چگونگی حفظ این نوع تعادل را بیابند
[ترجمه ترگمان]کارگران در سازمان های fishnet باید نحوه حفظ این نوع توازن را مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result of test proved that the antifouling fishnet material had satisfactory antifouling.
[ترجمه گوگل]نتیجه آزمایش ثابت کرد که ماده تور ماهی ضد رسوب ضد رسوب رضایت بخشی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمون ثابت کرد که مواد antifouling antifouling رضایت بخشی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a fishnet made of very fine wires and weighing less than 30 g.
[ترجمه گوگل]این یک تور ماهی است که از سیم های بسیار ظریف و با وزن کمتر از 30 گرم ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]آن یک fishnet ساخته شده از سیم های بسیار خوب و وزن کم تر از ۳۰ گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Get sexy and lean for night with black fishnet hose or patterned tights.
[ترجمه گوگل]با شلنگ توری مشکی یا جوراب شلواری طرح دار برای شب جذاب و لاغر شوید
[ترجمه ترگمان]برای شب با جوراب توری و لباس تنگ و شلوار تنگ و شلوار تنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. FISHNET WITH DOT LACE TOP STOCKINGS Shown with No. S 20146 Garterbelt.
[ترجمه گوگل]تور ماهی با جوراب‌های توری نقطه‌ای نشان داده شده با کمربند بند S 20146
[ترجمه ترگمان]fishnet با DOT، در صدر جدول شماره S نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fishnet must absorb only a tiny fraction of the radio waves to avoid being vaporized.
[ترجمه گوگل]تور ماهی باید فقط بخش کوچکی از امواج رادیویی را جذب کند تا تبخیر نشود
[ترجمه ترگمان]The باید فقط بخش کوچکی از امواج رادیویی را جذب کنند تا از تبخیر شدن جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Knowledge is like a fishnet, the wider and stronger it is, the more fish it catches.
[ترجمه گوگل]دانش مانند تور ماهی است، هر چه پهن تر و قوی تر باشد ماهی بیشتری می گیرد
[ترجمه ترگمان]دانش مثل a است، هرچه بیشتر و قوی تر باشد، ماهی های بیشتری صید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The queen-size bed is decorated with a handsome fishnet canopy.
[ترجمه گوگل]تخت کوئین سایز با یک سایبان تور ماهی زیبا تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]تخت خواب ملکه با یک سایبان زیبا تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] روش نمایش پرسپکتیو سطح به کمک خطوط رسم شده در جهاتy,x

انگلیسی به انگلیسی

• net for catching fish

پیشنهاد کاربران

توری - نوی لباس سکسی زنانه - لباسایی که حالت توری مانند دارند و پوست بدن طرف معلومه و جذبه ی جنسی داره این نوع لباس ها و انواع مختلف هم داره. هم تاپ داره هم جوراب و ساپورت و . . .
Do you like my fishnets ?
Fishnet socks
Fishnet tights

بپرس