1. The cork on a fishing line bobbed up and down on the water.
[ترجمه علی علی علی علی علی(۵علی:()] چیزایی که بالا نوشته شده است: )|
[ترجمه گوگل] چوب پنبه روی خط ماهیگیری روی آب بالا و پایین می پرید|
[ترجمه نازنین زهرا صالح] چوب پنبه روی نخ ماهیگیری در روی آب بالا و پایین می شود .|
[ترجمه گوگل]چوب پنبه روی خط ماهیگیری روی آب بالا و پایین میپرید[ترجمه ترگمان]چوب پنبه روی خط ماهیگیری که از آب بیرون زده بود بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He made a cast with a fishing line.
[ترجمه تاو] او بازیگران را با خط ماهیگیری ساخت|
[ترجمه ⛓️Roxana] او ( اشاره به جنس مذکر ) با قلاب ماهیگیری کار میکند|
[ترجمه شهیده] او با نخ ماهیگیری گچ درست کرد.|
[ترجمه گوگل]او با نخ ماهیگیری گچ درست کرد[ترجمه ترگمان] اون با یه قلاب ماهیگیری کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He pegged out his fishing line to the sea.
[ترجمه alove] او قلاب ماهیگیری خودش را به درون دریا انداخت|
[ترجمه گوگل]او خط ماهیگیری خود را به دریا چسباند[ترجمه ترگمان]قلاب ماهیگیری خود را به طرف دریا پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He cast his fishing line into the lake every evening.
[ترجمه گوگل]او هر روز غروب طناب ماهیگیری خود را به دریاچه می انداخت
[ترجمه ترگمان]هر شب قلاب ماهیگیری خود را به دریاچه می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر شب قلاب ماهیگیری خود را به دریاچه می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She reeled up her fishing line and went back with an empty bucket.
[ترجمه گوگل]طناب ماهیگیری اش را پیچید و با یک سطل خالی برگشت
[ترجمه ترگمان]قلاب ماهیگیری خود را بالا برد و با یک سطل خالی برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قلاب ماهیگیری خود را بالا برد و با یک سطل خالی برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The fishing line snapped and the fish got away.
[ترجمه Amir Hossein] طناب ماهیگیری خراب شد و ماهی فرار کرد|
[ترجمه R(・o・)] قلاب ماهیگیری شکست و ماهی فرار کرد|
[ترجمه گوگل]نخ ماهیگیری شکست و ماهی فرار کرد[ترجمه ترگمان]قلاب ماهیگیری پاره شد و ماهی از آنجا دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the arthritic wind, we hung a fishing line over the transom and dragged it behind us.
[ترجمه گوگل]در باد ورم مفاصل، نخ ماهیگیری را روی ترانوس آویزان کردیم و آن را پشت سر خود کشیدیم
[ترجمه ترگمان]در باد ورم مفصلی ریسمان ماهیگیری را از روی پل آویزان کردیم و آن را پشت سر گذاشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در باد ورم مفصلی ریسمان ماهیگیری را از روی پل آویزان کردیم و آن را پشت سر گذاشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He switched his fishing line.
[ترجمه Hale] او نخ ماهیگیری خود را تعویض کرد|
[ترجمه گوگل]او خط ماهیگیری خود را تغییر داد[ترجمه ترگمان]خط ماهیگیری را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Smeared on the fishing line it apparently worked wonders in the west of Ireland.
[ترجمه گوگل]آغشته به خط ماهیگیری ظاهراً در غرب ایرلند معجزه کرد
[ترجمه ترگمان]smeared در خط ماهیگیری، در غرب ایرلند شگفتی می آفریند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]smeared در خط ماهیگیری، در غرب ایرلند شگفتی می آفریند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Balloons, drinking straws, fishing line, string, coins, and tape are among these items.
[ترجمه Hale] بادکنک ها ، نِی نوشیدنی، نخ ماهیگیری، بند، سکه هاوچسب نواری درمیان این وسایل هستند.|
[ترجمه گوگل]بادکنک، نی آبخوری، نخ ماهیگیری، ریسمان، سکه و نوار از جمله این اقلام هستند[ترجمه ترگمان]Balloons، straws آشامیدنی، نخ، نخ، سکه، و نوار در بین این اقلام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The fishing line was hopelessly snarled on the reel.
[ترجمه گوگل]خط ماهیگیری ناامیدانه روی قرقره غرغر شد
[ترجمه ترگمان]ریسمان ماهیگیری با ناامیدی در حال چرخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ریسمان ماهیگیری با ناامیدی در حال چرخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Fishing line and then move a little, do not take tension.
[ترجمه گوگل]خط ماهیگیری و سپس کمی حرکت کنید، تنش نگیرید
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری، و سپس کمی حرکت می کند، تنش را نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری، و سپس کمی حرکت می کند، تنش را نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Rescue workers removed the fishing line, and the pelican is expected to fully recover.
[ترجمه گوگل]نیروهای امدادی خط ماهیگیری را برداشتند و انتظار می رود پلیکان به طور کامل بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان خط ماهیگیری را حذف کردند و انتظار می رود که مرغ سقا کاملا بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان خط ماهیگیری را حذف کردند و انتظار می رود که مرغ سقا کاملا بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Main: fishing gear, nets, fishing line, fishing coil imports of high - ray disc affordable, strength polyester line.
[ترجمه گوگل]اصلی: تجهیزات ماهیگیری، توری، خط ماهیگیری، واردات کویل ماهیگیری دیسک پرتوی مقرون به صرفه، خط پلی استر استحکام
[ترجمه ترگمان]اصلی: لوازم ماهیگیری، تورهای ماهیگیری، خط ماهیگیری، coil ماهیگیری با قیمت بسیار مقرون به صرفه، خط پلی استر مقاوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصلی: لوازم ماهیگیری، تورهای ماهیگیری، خط ماهیگیری، coil ماهیگیری با قیمت بسیار مقرون به صرفه، خط پلی استر مقاوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید