fisher

/ˈfɪʃər//ˈfɪʃə/

معنی: ماهی گیر، جانور ماهیخوار، کرجی ماهیگیری، صیاد ماهی
معانی دیگر: صیاد (ماهی)، قایق یا کشتی ماهی گیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who fishes; fisherman or fisherwoman.

(2) تعریف: a large flesh-eating marten of northern North America that has thick dark-brown fur.

(3) تعریف: the pelt of this animal.

جمله های نمونه

1. Most of the people on the island are fisher folk.
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم جزیره ماهیگیر هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم جزیره فیشر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fisher was behind bars last night, charged with attempted murder.
[ترجمه گوگل]فیشر شب گذشته به اتهام تلاش برای قتل پشت میله های زندان بود
[ترجمه ترگمان]فیشر دیشب پشت میله ها بوده و متهم به قتل بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you have any queries, please call Anne Fisher during office hours.
[ترجمه گوگل]اگر سؤالی دارید، لطفاً در ساعات اداری با آن فیشر تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر پرس و جو دارید، لطفا آن را در طول ساعات اداری به آن بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr Fisher is in Boston this week.
[ترجمه گوگل]آقای فیشر این هفته در بوستون است
[ترجمه ترگمان]آقای فیشر این هفته در بوستون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fisher found a superb clip of Bernard running rings round pious Esther Rantzen in 197
[ترجمه گوگل]فیشر در سال 197 یک کلیپ فوق‌العاده از حلقه‌های دویدن برنارد به دور استر رانتزن وارسته پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]فیشر یک گیره فوق العاده از برنارد running را در زمان استر pious با ۱۹۷ نفر یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thus Archbishop Fisher had two reasons for not being pleased with the prime minister.
[ترجمه گوگل]بنابراین اسقف اعظم فیشر دو دلیل برای عدم رضایت از نخست وزیر داشت
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اسقف اعظم فیشر دو دلیل برای راضی بودن نخست وزیر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fisher gave the division a new lease on life when he joined the company two years ago.
[ترجمه گوگل]فیشر زمانی که دو سال پیش به شرکت پیوست، به این بخش جان تازه ای بخشید
[ترجمه ترگمان]فیشر این بخش را دو سال پیش وقتی به این شرکت پیوست، اجاره جدیدی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fisher believes they suffer no prejudice and have not been snubbed by friends.
[ترجمه گوگل]فیشر معتقد است که آنها از هیچ تعصبی رنج نمی برند و دوستان آنها را نادیده گرفته اند
[ترجمه ترگمان]فیشر معتقد است که آن ها هیچ تعصبی ندارند و توسط دوستان نادیده گرفته نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Amy Fisher, dubbed the Long Island Lolita, was described as a wild animal by the judge.
[ترجمه گوگل]امی فیشر، ملقب به لانگ آیلند لولیتا، توسط قاضی به عنوان یک حیوان وحشی توصیف شد
[ترجمه ترگمان]امی فیشر که لقب \"لانگ آیلند\" را به نام \"لانگ آیلند\" داده بود، توسط قاضی به عنوان یک حیوان وحشی توصیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Archbishop Fisher went so far as to write a very tough letter to the editor in defence of Ramsey.
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم فیشر تا آنجا پیش رفت که در دفاع از رمزی نامه ای بسیار سخت به سردبیر نوشت
[ترجمه ترگمان]اسقف اعظم فیشر با نوشتن نامه ای بسیار سخت به سردبیر در دفاع از رمزی ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Archbishop Fisher accepted the argument and became the enthusiastic leader of the new movement.
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم فیشر این استدلال را پذیرفت و رهبر مشتاق جنبش جدید شد
[ترجمه ترگمان]اسقف اعظم فیشر این بحث را پذیرفت و رهبر مشتاق جنبش جدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Captain Fisher parachuted to safety after being unable to regain control of the plane.
[ترجمه گوگل]کاپیتان فیشر پس از اینکه نتوانست کنترل هواپیما را دوباره به دست آورد، با چتر نجات به زمین رفت
[ترجمه ترگمان]کاپیتان فیشر پس از اینکه نتوانست کنترل هواپیما را به دست آورد، با چتر وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When Fisher got back she called Fontaine for a closed-door session.
[ترجمه گوگل]وقتی فیشر برگشت، فونتین را برای یک جلسه پشت درهای بسته صدا کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی فیشر برگشت، او فونت ین را برای یک جلسه در پشت دره ای بسته خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We extend our sympathy to Mrs Gladys Fisher, and to their son and daughter.
[ترجمه گوگل]ما با خانم گلدیس فیشر و پسر و دخترشان همدردی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همدردی خود را به خانم Gladys فیشر و پسر و دخترش تعمیم می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی گیر (اسم)
angler, fisherman, dragger, fisher

جانور ماهی خوار (اسم)
fisher, otter

کرجی ماهیگیری (اسم)
fisherman, fisher, trawler

صیاد ماهی (اسم)
fisherman, fisher

انگلیسی به انگلیسی

• fisherman; animal that feeds on fish; marten with dark-brown or black fur, species of small carnivorous animal; fur from such an animal

پیشنهاد کاربران

معنی اصطلاحی کلمه Fisher در صنعت چاپ و پرینت چیست؟؟؟

بپرس