1. The diamond ring was soused into the fishbowl of water.
[ترجمه گوگل]حلقه الماس را در کاسه ماهی فرو بردند
[ترجمه ترگمان]حلقه الماس در تنگ آب فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Where can she go for it on this fishbowl island?
[ترجمه گوگل]کجا می تواند برای آن در این جزیره کاسه ماهی برود؟
[ترجمه ترگمان]کجا می تونه بره تو این جزیره \"fishbowl\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We called it the fishbowl, for it was built of partitions, and the front of it was three-quarters glass.
[ترجمه گوگل]ما آن را کاسه ماهی نامیدیم، زیرا از پارتیشن ساخته شده بود و جلوی آن سه چهارم شیشه بود
[ترجمه ترگمان]آن را تنگ در نظر گرفتیم چون از افرازها ساخته شده بود و قسمت جلو آن سه چهارم لیوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He had never been comfortable in the fishbowl.
[ترجمه گوگل]او هرگز در کاسه ماهی راحت نبود
[ترجمه ترگمان]او تا به حال در the راحت نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Two uniformed men sat inside an armour-glass fishbowl in the centre of the floor.
[ترجمه گوگل]دو مرد یونیفرم پوش داخل یک کاسه ماهی زرهی شیشه ای در مرکز زمین نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]دو مرد یونیفورم پوش در زیر تنگ شیشه ای در وسط اتاق نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I keep a turtle in the fishbowl.
[ترجمه گوگل]من یک لاک پشت را در کاسه ماهی نگه می دارم
[ترجمه ترگمان]من یک لاک پشت را در تنگ ماهی نگه می دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most plants found in a fishbowl or aquariums are just green and boring.
[ترجمه گوگل]اکثر گیاهانی که در یک کاسه ماهی یا آکواریوم یافت می شوند، فقط سبز و خسته کننده هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر گیاهان یافت شده در یک تنگ ماهی و یا aquariums فقط سبز و خسته کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is only one fish in the fishbowl.
[ترجمه گوگل]فقط یک ماهی در کاسه ماهی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تنها یک ماهی در تنگ ماهی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What is the fish in the fishbowl living for?
[ترجمه گوگل]ماهی در کاسه ماهی برای چه زندگی می کند؟
[ترجمه ترگمان]ماهی در تنگ ماهی چه ماهی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The shape of this amazing fishbowl was inspired by a water drop which was ready to flow over the edge of the surface it was resting on.
[ترجمه گوگل]شکل این کاسه ماهی شگفت انگیز از یک قطره آبی الهام گرفته شده بود که آماده بود روی لبه سطحی که روی آن قرار داشت جاری شود
[ترجمه ترگمان]شکل این تنگ ماهی فوق العاده، از یک قطره آب الهام گرفته شده بود که برای جریان در لبه سطحی که روی آن قرار داشت، آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Barracks life is like living in a fishbowl.
[ترجمه گوگل]زندگی در پادگان مانند زندگی در کاسه ماهی است
[ترجمه ترگمان]زندگی سربازخانه شبیه زندگی در یک تنگ ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Being in a small town like this is like living in a fishbowl.
[ترجمه گوگل]بودن در چنین شهر کوچکی مانند زندگی در یک کاسه ماهی است
[ترجمه ترگمان]بودن در یک شهر کوچک مانند این مانند زندگی در یک تنگ ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then I walked in and he had this thing in a big fishbowl sitting up on the table beside his bed.
[ترجمه گوگل]سپس من وارد شدم و او این چیز را در یک کاسه ماهی بزرگ روی میز کنار تختش نشست
[ترجمه ترگمان]بعد من داخل شدم و او این کار را با یک صندلی بزرگ که روی میز کنار تختش نشسته بود، داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. People who work in aquaria tell us the size of fishbowl could tell us the shark's size after they grow up.
[ترجمه گوگل]افرادی که در آکواریوم کار می کنند به ما می گویند که اندازه کاسه ماهی می تواند اندازه کوسه را بعد از بزرگ شدن به ما بگوید
[ترجمه ترگمان]افرادی که در aquaria کار می کنند به ما می گویند اندازه تنگ ماهی را بعد از بزرگ شدن به ما می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید