1. Foaming schooners, free lunch, fish fry Fridays, poker in the back room, arguments settled in the alley.
[ترجمه گوگل]کف دار، ناهار رایگان، جمعه های سرخ شده ماهی، پوکر در اتاق پشتی، بحث و جدل در کوچه
[ترجمه ترگمان]کشتی های شراعی سفارش دار، ناهار مجانی، ماهی، جمعه ها، پوکر در اتاق پشتی، استدلالات در کوچه حل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشتی های شراعی سفارش دار، ناهار مجانی، ماهی، جمعه ها، پوکر در اتاق پشتی، استدلالات در کوچه حل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I have found that fish fry are particularly prone to tubifex-related bacterial attack.
[ترجمه گوگل]من متوجه شده ام که ماهی سرخ شده به ویژه مستعد حمله باکتریایی مرتبط با لوله توفیفکس است
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که پرورش ماهی به ویژه در معرض حمله باکتریایی related قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که پرورش ماهی به ویژه در معرض حمله باکتریایی related قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Big lazy to find a bear reservoirs, buy fish fry into the reservoirs.
[ترجمه گوگل]تنبل بزرگ برای پیدا کردن مخازن خرس، خرید ماهی سرخ شده در مخازن
[ترجمه ترگمان]تنبل بزرگ برای پیدا کردن یک مخزن خرس، خرید ماهی در مخازن را خریداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنبل بزرگ برای پیدا کردن یک مخزن خرس، خرید ماهی در مخازن را خریداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Seeing fish fry, I seem to have heard them in Beiming.
[ترجمه گوگل]با دیدن سرخ کردن ماهی، به نظر می رسد آنها را در Beiming شنیده ام
[ترجمه ترگمان]دیدن ماهی سرخ، به نظرم می رسد که آن ها را در Beiming شنیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیدن ماهی سرخ، به نظرم می رسد که آن ها را در Beiming شنیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I feel like eating fish. How about Frankie's Fish Fry?
[ترجمه گوگل]دلم میخواد ماهی بخورم در مورد فرای ماهی فرانکی چطور؟
[ترجمه ترگمان] حس می کنم دارم ماهی می خورم سیب زمینی سرخ کرده فرانکی چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حس می کنم دارم ماهی می خورم سیب زمینی سرخ کرده فرانکی چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I use white worm to supplement the food of fish fry.
[ترجمه گوگل]من از کرم سفید برای تکمیل غذای ماهی سرخ شده استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من از کرم سفید برای تامین غذای پرورش ماهی استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از کرم سفید برای تامین غذای پرورش ماهی استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most of his official duties had entailed preparations for the annual fish fry.
[ترجمه گوگل]بیشتر وظایف رسمی او مستلزم آمادگی برای بچه ماهی سالانه بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر وظایف رسمی او شامل تدارکات برای ماهی سرخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر وظایف رسمی او شامل تدارکات برای ماهی سرخ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Just a dab of tartar sauce, and I was in fish fry heaven.
[ترجمه گوگل]فقط کمی سس تارتار، و من در بهشت سرخ کردنی ماهی بودم
[ترجمه ترگمان] یه تیکه از سس tartar بود و من هم تو بهشت ماهی ماهی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه تیکه از سس tartar بود و من هم تو بهشت ماهی ماهی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Temperature and salinity are two important factors for the fish fry breeding.
[ترجمه گوگل]دما و شوری دو عامل مهم برای پرورش بچه ماهی هستند
[ترجمه ترگمان]دما و شوری دو عامل مهم برای پرورش ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دما و شوری دو عامل مهم برای پرورش ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Can a flying fish flee far from a free fish fry?
[ترجمه گوگل]آیا یک ماهی پرنده می تواند از یک بچه ماهی آزاد فرار کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ماهی پرنده می تواند از یک ماهی آزاد یا ماهی آزاد فرار کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا ماهی پرنده می تواند از یک ماهی آزاد یا ماهی آزاد فرار کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. So perhaps it was fate that on this assignment, the first meal out on the town for this displaced Tennessean was Baghdad's version of a fish fry.
[ترجمه گوگل]بنابراین شاید تقدیر این بود که در این مأموریت، اولین وعده غذایی در شهر برای این تنسی آواره، نسخه بغداد از یک بچه ماهی بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین شاید تقدیر این بود که اولین وعده غذایی در شهر برای این آواره شدن، نسخه ای از ماهی در بغداد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین شاید تقدیر این بود که اولین وعده غذایی در شهر برای این آواره شدن، نسخه ای از ماهی در بغداد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید