first of all

/fɜrst ʌv ɔl//fɜrst ʌv ɔl/

پیش ازهرکاردیگر

جمله های نمونه

1. Happiness lies, first of all, in health.
[ترجمه گوگل]خوشبختی اول از همه در سلامتی نهفته است
[ترجمه ترگمان]خوشبختی، اول از همه، در سلامت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. First of all we must identify the problem areas.
[ترجمه گوگل]اول از همه باید مناطق مشکل را شناسایی کنیم
[ترجمه ترگمان]اول از همه باید نواحی مشکل را شناسایی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First of all, I want you to review what we learned yesterday.
[ترجمه گوگل]اول از همه می خواهم آنچه را که دیروز یاد گرفتیم مرور کنید
[ترجمه ترگمان]اول از همه، من از شما می خواهم که آنچه را که دیروز یاد گرفتیم مرور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I felt disbelief first of all, then outrage.
[ترجمه گوگل]اول از همه احساس ناباوری کردم، بعد عصبانیت
[ترجمه ترگمان]اول از همه ناباوری کردم، بعد عصبانی شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. First of all, let's set the scene.
[ترجمه گوگل]اول از همه، بیایید صحنه را تنظیم کنیم
[ترجمه ترگمان]اول از همه، بیاید صحنه را آماده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Well, first of all we can't possibly spare the time.
[ترجمه گوگل]خوب، اول از همه ما نمی توانیم وقت بگذاریم
[ترجمه ترگمان]خوب، اول از همه ما نمی توانیم وقتمان را تلف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. First of all, you should know what profession suits you.
[ترجمه گوگل]اول از همه باید بدانید چه حرفه ای برای شما مناسب است
[ترجمه ترگمان]اول از همه باید بدانید چه شغلی برای شما مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First of all, could I begin with an apology for a mistake I made last week?
[ترجمه گوگل]اول از همه، آیا می توانم با عذرخواهی برای اشتباهی که هفته گذشته انجام دادم شروع کنم؟
[ترجمه ترگمان]اول از همه میتونم با عذرخواهی از اشتباهی که هفته پیش انجام دادم شروع کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. First of all we'd better make sure we've got everything we need.
[ترجمه گوگل]اول از همه بهتر است مطمئن شویم که همه چیز مورد نیاز خود را داریم
[ترجمه ترگمان]اول از همه باید مطمئن بشیم که هر چیزی که لازم داریم رو داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My aim was first of all to determine what I should do next.
[ترجمه گوگل]هدف من اول از همه این بود که مشخص کنم در آینده چه کاری باید انجام دهم
[ترجمه ترگمان]هدف من اول از همه این بود که تصمیم بگیرم چه کار باید بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. First of all you have to mix the flour and the butter.
[ترجمه گوگل]اول از همه باید آرد و کره را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]اول از همه باید آرد و کره را مخلوط کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. First of all, answer these questions.
[ترجمه گوگل]اول از همه به این سوالات پاسخ دهید
[ترجمه ترگمان]اول از همه، به این سوالات پاسخ دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. First of all, we need to establish the facts of the case.
[ترجمه گوگل]اول از همه، ما باید حقایق پرونده را ثابت کنیم
[ترجمه ترگمان]اول از همه، ما باید حقایق پرونده را مشخص کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First of all, there are not many of them, and secondly, they have little money and, thirdly, they have few big businesses.
[ترجمه گوگل]اولاً تعدادشان زیاد نیست و دوم اینکه پول کمی دارند و سوم اینکه کسب و کار بزرگ کمی دارند
[ترجمه ترگمان]اول از همه، تعدادشان زیاد نیست و ثانیا، آن ها پول کمی دارند و ثالثا، تعداد کمی کسب و کاره ای بزرگ دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. First of all we should chase these fears from his mind.
[ترجمه گوگل]اول از همه باید این ترس ها را از ذهن او دور کنیم
[ترجمه ترگمان] اول از همه باید این ترس رو از ذهنش دور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] قبل از هر چیز

انگلیسی به انگلیسی

• to begin with, first, firstly

پیشنهاد کاربران

پیش از هر چیز. . .
Example: First of all, I’d like to ask you a few questions.
🔸پیش از هر چیز، می خواهم چند سؤال از تو بپرسم.
first things first
در وهله اول
اولا
اساسا ( basically )
قبل از هر چیز دیگر، پیش از هر موضوع دیگری
پیش از همه، نخست آنکه
پیش از هر چیز
اول اینکه . . .
اول از همه . . .
Befor doing sth

بپرس