first light

/ˈfɝːstˈlaɪt//ˈfɜːstlaɪt/

سپیده دم، فجر، پگاه، سحر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the beginning of daylight; daybreak; dawn.
مشابه: light, morning

جمله های نمونه

1. The attack will jump off at first light.
[ترجمه گوگل]حمله در اولین نور پرش خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این حمله در ابتدا آغاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The surprising attack was on at the first light.
[ترجمه محمدعلی] روشن شدن ذهن اولین طلیعه اگاهی
|
[ترجمه گوگل]حمله غافلگیرکننده در اولین نور روشن شد
[ترجمه ترگمان]اولین روشنایی، حمله غافلگیر کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We set sail for France at first light.
[ترجمه گوگل]در نور اول به سمت فرانسه حرکت کردیم
[ترجمه ترگمان]در اولین روشنایی به سوی فرانسه حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We set out at first light the next day.
[ترجمه گوگل]روز بعد در اولین نور به راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]روز بعد چراغ را روشن کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The search will resume at first light tomorrow.
[ترجمه گوگل]جستجو در اولین نور فردا از سر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]این جستجو برای اولین بار فردا ازسر گرفته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first light of day began to filter through grey clouds above, giving visibility that rose steadily to three hundred yards.
[ترجمه گوگل]اولین نور روز شروع به عبور از ابرهای خاکستری در بالا کرد و دید را به طور پیوسته تا سیصد یارد افزایش داد
[ترجمه ترگمان]روشنایی روز اول از میان ابره ای خاکستری بالا رفت و دید که ارتفاع آن ها تا سیصد متر ارتفاع دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then, at the first light of dawn, the three men began their preparations while Chola cooked.
[ترجمه گوگل]سپس، در اولین نور سحر، این سه مرد در حالی که چولا آشپزی می کرد، آماده سازی خود را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]سپس، در نخستین روشنایی سپیده دم، سه مرد تدارکات خود را در حالی که پخته بودند شروع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The women were up before first light and called me over for tea.
[ترجمه گوگل]زنها قبل از روشنایی اول بیدار شده بودند و من را برای صرف چای صدا کردند
[ترجمه ترگمان]زن ها قبل از اولین روشنایی بیدار شدند و مرا برای صرف چای دعوت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the pale first light of dawn I pulled off beside a lake in the state of Vera Cruz.
[ترجمه گوگل]در اولین نور کم رنگ سپیده دم در کنار دریاچه ای در ایالت ورا کروز حرکت کردم
[ترجمه ترگمان]در نخستین روشنایی سپیده دم، کنار دریاچه ای در حالت ورا کروز کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At first light he continued north.
[ترجمه گوگل]در نور اول به سمت شمال ادامه داد
[ترجمه ترگمان]در روشنایی اول به سمت شمال ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At first light on 7 June I checked the compass.
[ترجمه گوگل]در اولین نور در 7 ژوئن قطب نما را بررسی کردم
[ترجمه ترگمان]در اولین روشنایی روز هفتم، قطب نما را بررسی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They left camp at first light and were in the mountains by nightfall.
[ترجمه گوگل]آنها در اولین نور کمپ را ترک کردند و تا شب در کوه بودند
[ترجمه ترگمان]شب اول چادر را ترک کردند و شب در کوه ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We'll leave at first light.
[ترجمه گوگل]ما در اولین نور حرکت می کنیم
[ترجمه ترگمان]در روشنایی اول حرکت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cassie woke just after first light to hear the drone of their engines fading in the direction of the sea.
[ترجمه گوگل]کیسی درست پس از اولین نور از خواب بیدار شد تا صدای پهپاد موتورهایشان را که در جهت دریا محو می‌شد، شنید
[ترجمه ترگمان]کسی درست بعد از اولین نور بیدار شد و صدای موتورهای of را که در جهت دریا محو می شد، شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Reveille sounded at first light.
[ترجمه گوگل]Reveille در اولین نور به صدا در آمد
[ترجمه ترگمان]reveille در ابتدا به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dawn, daybreak, first rays of sun

پیشنهاد کاربران

بپرس