first language

/ˌfɜːrstˈlæŋ.gwɪdʒ//ˌfɜːrstˈlæŋ.gwɪdʒ/

جمله های نمونه

1. She grew up in Spain, so her first language is Spanish.
[ترجمه گوگل]او در اسپانیا بزرگ شده است، بنابراین زبان اول او اسپانیایی است
[ترجمه ترگمان]او در اسپانیا بزرگ شد، بنابراین اولین زبان او اسپانیایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In parts of Canada, French is the first language.
[ترجمه گوگل]در بخش هایی از کانادا، زبان فرانسوی زبان اول است
[ترجمه ترگمان]در بخش هایی از کانادا، زبان فرانسوی اولین زبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Italian is my first language.
[ترجمه گوگل]ایتالیایی زبان اول من است
[ترجمه ترگمان]زبان ایتالیایی اولین زبان من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Given fluent processing of first language material, the articulatory loop may never consciously intrude into the interpreter's performance.
[ترجمه گوگل]با توجه به پردازش روان مطالب زبان اول، حلقه بیانی ممکن است هرگز آگاهانه در عملکرد مترجم دخالت نکند
[ترجمه ترگمان]با توجه به پردازش صریح مواد زبان اول، حلقه حرکتی ممکن است هرگز به طور آگاهانه به عملکرد مترجم وارد نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was my first language, then Sincthi.
[ترجمه گوگل]این زبان اول من بود، سپس زبان سینکتی
[ترجمه ترگمان]این اولین زبان من بود، بعد Sincthi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Children just beginning on their first language have to solve the problem of how forms map on to meanings.
[ترجمه گوگل]کودکانی که تازه شروع به زبان اول می کنند باید این مشکل را حل کنند که چگونه فرم ها با معانی انطباق پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]کودکانی که تنها زبان اول خود را شروع می کنند باید مشکل چگونگی شکل دادن نقشه به معانی را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His first language is Welsh.
[ترجمه گوگل]زبان اول او ولزی است
[ترجمه ترگمان]زبان اول او ولز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Arguing from studies of first language development has serious limitations.
[ترجمه گوگل]بحث از مطالعات توسعه زبان اول محدودیت های جدی دارد
[ترجمه ترگمان]بحث از مطالعات نخستین توسعه زبان محدودیت های جدی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In this respect learner errors which reveal first language influence are the natural reflex of procedures of meaning negotiation.
[ترجمه گوگل]از این نظر، خطاهای یادگیرنده که تأثیر زبان اول را آشکار می کند، بازتاب طبیعی رویه های مذاکره معناست
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، خطاهای یاد گیرنده که اولین تاثیر زبان را آشکار می کنند بازتابی طبیعی از فرآیندهای مذاکره معنا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chomsky's account of how children learn their first language has sparked lots of debate.
[ترجمه گوگل]شرح چامسکی در مورد چگونگی یادگیری زبان اول توسط کودکان بحث های زیادی را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]به گزارش چامسکی این که چگونه کودکان اولین زبان خود را می آموزند، بحث های بسیاری را برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. EGL is the first language to include a "service" as a first-class language element.
[ترجمه گوگل]EGL اولین زبانی است که یک "سرویس" را به عنوان یک عنصر زبان درجه یک شامل می شود
[ترجمه ترگمان]EGL اولین زبانی است که یک \"خدمت\" به عنوان یک عنصر زبان اول را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Language: Creole is the first language(Sentence dictionary), English and French are also spoken.
[ترجمه گوگل]زبان: کریول زبان اول است (فرهنگ لغت جملات)، انگلیسی و فرانسوی نیز صحبت می شود
[ترجمه ترگمان]زبان: کریول نخستین زبان (فرهنگ لغت نامه)، انگلیسی و فرانسوی نیز در این زبان صحبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. English is not as the first language in China.
[ترجمه گوگل]انگلیسی به عنوان زبان اول در چین نیست
[ترجمه ترگمان]انگلیسی به عنوان اولین زبان در چین نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is First Language Acquisition an Obstacle to Second Language Learning?
[ترجمه گوگل]آیا فراگیری زبان اول مانعی برای یادگیری زبان دوم است؟
[ترجمه ترگمان]آیا اولین زبان یک Obstacle برای یادگیری زبان دوم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For every Computer professional in the world, the first language they come across is C.
[ترجمه گوگل]برای هر حرفه ای کامپیوتر در جهان، اولین زبانی که با آن مواجه می شود C است
[ترجمه ترگمان]برای هر حرفه ای کامپیوتر در دنیا، اولین زبانی که از آن طرف می آید C است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• someone's first language is the language that they learnt first and speak best; used especially when they speak more than one language.

پیشنهاد کاربران

first language ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: زبان اول
تعریف: زبان مادری هر فرد
زبان طبیعی، زبان مادری
زبان اصلی

بپرس