1. first aids
کمک های اولیه
2. first and foremost
اولین و مهمترین،ارجح ترین،در وهله اول و مهمتر از همه
3. first boil the chicken, then brown it in the frying pan for a while
اول مرغ را آب پز و سپس کمی در ماهیتابه آن را سرخ کن.
4. first came the father and then the sun
اول پدر آمد و سپس پسر.
5. first chop
درجه ی یک
6. first class (passengers') cabin
جایگاه مسافران درجه یک
7. first clean down the walls
اول دیوارها را خوب پاک کن.
8. first cleanse the wound then apply this oil (to it)
اول زخم را پاک کن و سپس این روغن را (به آن) بمال.
9. first dampen the sponge
اول اسفنج را نم دار بکن.
10. first degree burn
(در اثر سوختگی) سرخ شدن پوست،سوختگی درجه یک
11. first grease the bottom of the frying pan
ابتدا ته ماهی تابه را روغنی کن (روغن بمال).
12. first he said he would not go; then he gave in and went
اول می گفت نخواهد رفت ولی بالاخره تسلیم شد و رفت.
13. first in a race
اول در مسابقه
14. first in war, first in peace, and first in the hearts of his countrymen
نفر مقدم در جنگ و نفر مقدم در صلح و نفر مقدم در قلوب هم میهنانش
15. first lieutenant
ستوان یک (یکم)
16. first person singular
اول شخص مفرد
17. first polish the shoes, then buff them
اول کفش ها را واکس بزن و بعدا برق بیانداز.
18. first sauté the vegetables and the meat; then throw them in the pot
اول سبزی ها و گوشت را کمی سرخ کن و سپس در دیگ بریز.
19. first seal the table and then paint it
اول میز را بتانه کن و سپس آن را رنگ بزن.
20. first soap the clothes and then press them hard
اول رخت ها را صابون بزن و بعد خوب بچلان !
21. first violin(ist)
ویولن نواز (رتبه ی) اول
22. first (or full) cousin
(فرزند عمو یا عمه یا دایی یا خاله) پسر عمو (و غیره) (cousin-german هم می گویند)
23. first and foremost
ارجح ترین،اولین و مهم ترین
24. first come, first served
به ترتیب نوبت،به نوبت،هر که زودتر آمده اول
25. first cousin once removed
فرزند پسرعمو (و غیره)،فرزند پسرعمو (و غیره ی) پدر یا مادر شخص
26. first light
پگاه،سحر
27. first thing
پیش از هر کار (یا چیز) دیگر،قبل از همه
28. first things first
الاهم فی الاهم،کارها (یا چیزها)ی مهمتر اول
29. first things first
الاهم فی الاهم،به ترتیب اهمیت
30. at first everyone cold shouldered him (or gave him the cold shoulder)
در آغاز کسی به او محل نگذاشت.
31. at first nayeb hossein and his brother were dyers
نایب حسین و برادرش در آغاز رنگرز بودند.
32. at first she agreed; later, however, she changed her mind
در آغاز موافق بود ولی بعدا تغییر عقیده داد.
33. at first they were dizzy, but soon came to themselves
ابتدا منگ بودند ولی زود حالشان جا آمد.
34. he first took blood and bone fragments out of the wound
ابتدا خون و خرده استخوان ها را از زخم بیرون آورد.
35. he first wrote his name on top of the letter; then he crossed it off
ابتدا نام خودش را بالای نامه نوشت و سپس آن را خط زد.
36. her first marriage was not happy
ازدواج اول او موفق نبود.
37. his first essay into politics was in 1948
اولین پردازش او به امور سیاسی در سال 1948 بود.
38. his first shot at speaking japanese
اولین کوشش او در ژاپنی حرف زدن
39. mankind's first lunar landing
نخستین فرود انسان در ماه
40. my first cousin once removed
فرزند دختر عمو (و غیره)،نوه عمو (یا دایی و غیره)
41. my first pair of longs
اولین شلوار بلند من
42. my first visit to london
اولین دیدار من از لندن
43. my first voyage
اولین سفر دریایی من
44. our first aim is developing persistence in children
هدف اولیه ی ما ایجاد پایمردی در کودکان است.
45. she first corralled the sheep and then milked the cows
اول گوسفندها را جا کرد و سپس گاوها را دوشید.
46. the first act of the play was very boring
پرده ی اول نمایش خیلی خسته کننده بود.
47. the first and second prizes went to mehri and julie respectively
جایزه ی اول و دوم به ترتیب به مهری و جولی تعلق گرفت.
48. the first batch of cookies
پخت اول نان شیرینی
49. the first cross of cabbage and carrot was not successful
اولین پیوند کلم و هویج موفقیت آمیز نبود.
50. the first day
نخستین روز
51. the first edition of these luxury cars
سری اول این اتومبیل های مجلل
52. the first estate was the clergy
طبقه ی اول مرکب از روحانیون بود.
53. the first folio edition of shakespeare's works
اولین کتاب قطع رحلی از آثار شکسپیر
54. the first free elections in the united germany
اولین انتخابات آزاد در آلمان یکپارچه
55. the first half of the play
نیمه ی اول بازی (مسابقه)
56. the first i knew, the fire had spread to the bedroom
تا آمدم متوجه شوم آتش به اتاق خواب سرایت کرده بود.
57. the first i saw was a man's hand
اولین چیزی که دیدم دست یک مرد بود.
58. the first ice age
دوران یخبندان اول
59. the first king to make conquests . . .
(فردوسی) نخستین خدیوی که کشور گشود . . .
60. the first king to posses a country
نخستین خدیوی که کشور گشود
61. the first lesson is to learn the english alphabet
درس اول آموزش الفبای انگلیسی است.
62. the first lot of volunteers arrived
اولین گروه داوطلبان وارد شدند.
63. the first manned spacecraft to land on the moon
اولین فضاناو دارای سرنشین که در ماه فرود آمد
64. the first men to scale mount everest
اولین مردانی که از کوه اورست بالا رفتند
65. the first occupant of the post of assistant to the president
اولین متصدی مقام معاونت رئیس جمهوری
66. the first of the month
اول ماه
67. the first person who edited his poetry
نخستین کسی که اشعار او را ویرایش کرد.
68. the first pick of peaches
نوبر هلو
69. the first proof of this book was full of errors
نمونه ی اول این کتاب پر از غلط بود.
70. the first public demonstration of the new computers
نخستین نمایش همگانی کامپیوترهای جدید