• : تعریف: the entire arch of the sky; heavens. • مشابه: heaven
- The rainbow stretched across the firmament.
[ترجمه lk] رنگین کمان روی آسمان گسترده شد.
|
[ترجمه نور] لایه ای که زمین را از کهکشان جدا کرده است و خورشید و ماه نیز در آن قرار دارد
|
[ترجمه گوگل] رنگین کمان در سراسر فلک کشیده شد [ترجمه ترگمان] رنگین کمان روی آسمان گسترده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an infinite firmament . . .
(رودکی) گنبدی نهمار . . .
2. if like the lord, i had control over the firmament . . .
گر بر فلکم دست بدی چون یزدان . . .
3. There are no stars in the firmament.
[ترجمه گوگل]هیچ ستاره ای در فلک وجود ندارد [ترجمه ترگمان]در آسمان ستاره ای وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was one of the stars in the firmament, one of the brightest, and he will be missed.
[ترجمه سهیل] او یکی از ستارگان آسمان بود؛ یکی از درخشانترینشان. ( او فردی بسیار با ارزش و پرمنزلت بود ) و او را از دست دادیم ( جای او خالیست )
|
[ترجمه گوگل]او یکی از ستارگان فلک بود، یکی از درخشان ترین ها، و دلتنگ او خواهد شد [ترجمه ترگمان]او یکی از ستارگان آسمان بود، یکی از brightest و دلش برای او تنگ خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A new star had shot into the musical firmament.
[ترجمه گوگل]ستاره جدیدی به فلک موسیقی شلیک کرده بود [ترجمه ترگمان]یک ستاره جدید به آسمان موسیقی وارد شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They were luminous planets in a remote firmament, brilliant stars shedding light on a few satellites.
[ترجمه گوگل]آنها سیاراتی درخشان در فلکی دورافتاده بودند، ستارگان درخشانی که بر روی چند ماهواره نور می تابیدند [ترجمه ترگمان]ستارگان درخشان در یک آسمان از راه دور بودند، ستارگان می درخشیدند و چند ماهواره را روشن می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The smallest pond at night mirrors the firmament above.
[ترجمه گوگل]کوچکترین حوض در شب منعکس کننده فلک بالاست [ترجمه ترگمان]در آسمان شب، کوچک ترین تالاب در آینه آسمان دیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And God set them in the firmament of the heaven to give light upon the earth.
[ترجمه گوگل]و خداوند آنها را در فلک آسمان قرار داد تا بر زمین نور دهند [ترجمه ترگمان]و خداوند آن ها را در آسمان آسمان قرار داد تا زمین را روشن کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A new star appeared in the firmament after his birth, a crucial sign of heavenly approval.
[ترجمه گوگل]یک ستاره جدید پس از تولد او در فلک ظاهر شد که نشانه ای حیاتی از تایید آسمانی است [ترجمه ترگمان]پس از ولادت یک ستاره جدید در آسمان ظاهر شد که نشانه بسیار مهمی از تایید آسمانی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And God set them in the firmament of heaven to give light upon the earth.
[ترجمه گوگل]و خداوند آنها را در فلک آسمان قرار داد تا بر زمین نور دهند [ترجمه ترگمان]و خداوند آن ها را در آسمان آسمان قرار داد تا زمین را روشن کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He rose his head and stared at the firmament.
[ترجمه گوگل]سرش را بالا گرفت و به آسمان خیره شد [ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد و به آسمان نگریست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It looks like a swirly firmament of stars, dalmatianed with yellow dots.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد فلکی چرخشی از ستارگان است که با نقاط زرد رنگی پوشیده شده است [ترجمه ترگمان]این سیاره شبیه به یک گنبد پر ستاره است که با نقطه های زرد به رنگ زرد درآمده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Firmament was a layer of frozen water ( ice ) above the Earth's surface.
[ترجمه گوگل]Firmament لایه ای از آب یخ زده (یخ) در بالای سطح زمین بود [ترجمه ترگمان]The لایه ای از آب یخ زده بالای سطح کره زمین بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Knowledge, in truth, is the great sun in the firmament. Life and power are scattered with all its beams.
[ترجمه گوگل]علم در حقیقت خورشید بزرگ در فلک است زندگی و قدرت با همه پرتوهایش پراکنده است [ترجمه ترگمان]در حقیقت، دانش، خورشید بزرگ در آسمان است زندگی و قدرت با تمام beams پراکنده شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. What is the world if compare to the least visible star in the firmament?
[ترجمه گوگل]اگر با کمترین ستاره فلک مقایسه کنیم جهان چیست؟ [ترجمه ترگمان]جهان چه خواهد بود اگر با کم ترین ستاره قابل مشاهده در آسمان مقایسه شود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید