1. This concentration of airborne firepower wrought havoc with the enemy forces.
 [ترجمه گوگل]این تمركز قدرت آتش هوابرد باعث ویرانی نیروهای دشمن شد 
[ترجمه ترگمان]این تمرکز قدرت شلیک ما با نیروهای دشمن را به خود مشغول کرده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. America has enough firepower in the area to mount sustained air strikes.
 [ترجمه گوگل]آمریکا قدرت آتش کافی در این منطقه برای انجام حملات هوایی مداوم دارد 
[ترجمه ترگمان]آمریکا به اندازه کافی قدرت آتش در منطقه برای سوار شدن به حملات هوایی پایدار را دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. There is no shortage of financial firepower to fund atomic research.
 [ترجمه گوگل]هیچ کمبودی در نیروی آتش مالی برای تأمین مالی تحقیقات اتمی وجود ندارد 
[ترجمه ترگمان]هیچ کمبود قدرت آتش مالی برای تامین بودجه تحقیقات اتمی وجود ندارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The company has enormous financial firepower.
 [ترجمه گوگل]این شرکت از قدرت مالی بسیار بالایی برخوردار است 
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای قدرت آتش فراوانی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. This concentration of airborne firepower played havoc with the enemy forces.
 [ترجمه گوگل]این تمرکز قدرت آتش هوابرد، نیروهای دشمن را ویران کرد 
[ترجمه ترگمان]این تمرکز قدرت آتش هوابرد به نیروهای دشمن آسیب رساند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. That meant that our track had more firepower than a walking infantry company.
 [ترجمه گوگل]این بدان معنی بود که پیست ما از یک گروهان پیاده پیاده قدرت شلیک بیشتری داشت 
[ترجمه ترگمان]این به این معنا بود که مسیر ما بیشتر از یک شرکت پیاده نظام در حال پیاده شدن بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Kevin's commandeered military vehicle had some pretty awesome firepower.
 [ترجمه گوگل]خودروی نظامی تحت فرماندهی کوین قدرت شلیک فوقالعادهای داشت 
[ترجمه ترگمان]ماشین نظامی \"کوین\" قدرت شلیک خیلی خوبی داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. None of us reckoned on the combined firepower of the national spotlight, powerful political opponents and, yes, our shortcomings.
 [ترجمه گوگل]هیچ یک از ما قدرت شلیک مرکز توجه ملی، مخالفان سیاسی قدرتمند و بله، کمبودهای خود را در نظر نگرفتیم 
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از ما قدرت آتش اتحاد ملی، مخالفان سیاسی قدرتمند و، بله، کاستی های خود را حساب نکرده ایم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The crews made on-the-spot modifications to increase protection, firepower, or creature comforts.
 [ترجمه گوگل]خدمه تغییراتی را در محل انجام دادند تا حفاظت، قدرت آتش یا راحتی موجودات را افزایش دهند 
[ترجمه ترگمان]کارکنان اصلاحات در محل را برای افزایش محافظت، آتش، یا رفاه حیوانات انجام دادند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Dalek firepower threatens to destroy the expeditionary force until the attackers hit on the idea of disabling the city's power generators.
 [ترجمه گوگل]قدرت آتش دالک تهدید می کند که نیروهای اعزامی را نابود می کند تا زمانی که مهاجمان به ایده از کار انداختن ژنراتورهای برق شهر دست یابند 
[ترجمه ترگمان]قدرت آتش Dalek تهدید می کند تا نیروی اعزامی نیروهای اعزامی را تخریب کند تا زمانی که مهاجمان به ایده غیرفعال کردن ژنراتورهای برق شهر حمله کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Westmoreland was wrong to count on his superior firepower to grind us down.
 [ترجمه گوگل]وست مورلند اشتباه کرد که روی قدرت آتش برتر خود حساب کرد تا ما را از پا درآورد 
[ترجمه ترگمان]گناهش در مقابل قدرت برتری ما برای نابود کردن ما اشتباه بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Yet fascination with firepower can be cumulative, leading to a quest for ever bigger and bloodier effects.
 [ترجمه گوگل]با این حال، شیفتگی به قدرت شلیک می تواند تجمعی باشد و منجر به جستجوی اثرات بزرگتر و خونین تر شود 
[ترجمه ترگمان]با این حال، شیفتگی با قدرت آتش می تواند انباشته باشد و منجر به تلاش برای تاثیرات بزرگ تر و خونین ترین جنگ شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. They were perfectly capable of turning the same firepower on me as they used on my customers.
 [ترجمه گوگل]آنها کاملاً قادر بودند همان قدرت آتشی را که روی مشتریانم استفاده می کردند، به من وارد کنند 
[ترجمه ترگمان]همان طور که از مشتریان من استفاده می کردند، قدرت شلیک به من را داشتند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. And there is no shortage of financial firepower to fund that search for growth.
 [ترجمه گوگل]و هیچ کمبودی در نیروی آتش مالی برای تأمین بودجه این جستجو برای رشد وجود ندارد 
[ترجمه ترگمان]و هیچ کمبود قدرت آتش مالی برای تامین بودجه این جستجو برای رشد وجود ندارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید