firecracker

/ˈfaɪərˌkrækər//ˈfaɪəkrækə/

معنی: ترقه، فشفشه
معانی دیگر: تراکه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small paper cylinder filled with gunpowder, used as a noisemaker, esp. during celebrations.

جمله های نمونه

1. a firecracker explodes with a loud noise
ترقه با صدای بلند می ترکد.

2. the firecracker burst and colorful sparks cascaded down
ترقه منفجر شد و جرقه های رنگارنگ به پایین بارید.

3. the bursting of the firecracker filled them with fright
در رفتن ترقه آنها را وحشت زده کرد.

4. A mere firecracker would send the whole medina up in flames!
[ترجمه گوگل]فقط یک ترقه تمام مدینه را به آتش می کشد!
[ترجمه ترگمان]یک ترقه معمولی کل مدینه را با شعله های آتش به هوا می فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I vetoed the idea on the grounds that Firecracker would spot the deception in two seconds.
[ترجمه گوگل]من این ایده را وتو کردم به این دلیل که Firecracker فریب را در دو ثانیه تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان]من به این فکر افتادم که firecracker در عرض دو ثانیه فریب و نیرنگ را کشف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The menu of entrees at Firecracker ranges from fish to fowl to hoofed beast.
[ترجمه گوگل]منوی خوراکی های Firecracker از ماهی گرفته تا مرغ و جانور سم دار متغیر است
[ترجمه ترگمان]منوی of در Firecracker از ماهی تا مرغ حیوانات سم دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Despite everything, Firecracker was fond of his Secret Service agents.
[ترجمه گوگل]با وجود همه چیز، Firecracker به عوامل سرویس مخفی خود علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]با وجود همه چیز، Firecracker به ماموران سرویس مخفی خود علاقه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Never mind about your promise to Firecracker.
[ترجمه گوگل]هرگز به قولی که به Firecracker دادید اهمیت ندهید
[ترجمه ترگمان]به قولی که به \"firecracker\" دادی اهمیت نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The process continues, like the flame of a firecracker fuse.
[ترجمه گوگل]این روند مانند شعله یک فیوز ترقه ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]جریان مثل شعله یک آتش بازی همچنان ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. More like a little popping sound, a two-inch firecracker maybe.
[ترجمه گوگل]بیشتر شبیه صدای پاپ زدن است، شاید یک ترقه دو اینچی
[ترجمه ترگمان] شاید بیشتر شبیه صدای ترقه باشه یه ترقه دو اینچی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Suddenly, a firecracker went off nearby - the signal to start the demonstration.
[ترجمه گوگل]ناگهان، یک ترقه در همان نزدیکی خاموش شد - سیگنال شروع تظاهرات
[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای ترقه به گوش رسید - علامتی برای شروع تظاهرات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pattern: Firecracker, folk toy, the fish or the children embrace the carp.
[ترجمه گوگل]الگو: فشفشه، اسباب بازی عامیانه، ماهی یا بچه ها کپور را در آغوش می گیرند
[ترجمه ترگمان]الگو: Firecracker، اسباب بازی مردمی، ماهی و یا کودکان کپور را در آغوش می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The firecracker fizzled but didn't explode.
[ترجمه گوگل]ترقه آتش گرفت اما منفجر نشد
[ترجمه ترگمان]ترقه به نتیجه نرسیدیم، اما منفجر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pink willow green, the hawk song, firecracker fireworks welcomes the prosperous times.
[ترجمه گوگل]سبز بید صورتی، آهنگ شاهین، آتش بازی فشفشه به استقبال روزگار پر رونق است
[ترجمه ترگمان]green سبز رنگ، صدای ترقه ترقه، ترقه ترقه ترقه در روزه ای خوش و پر نشاط، خوش و خرم به او خوش آمد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترقه (اسم)
cracker, firecracker, crackle

فشفشه (اسم)
rocket, squib, firecracker, spitdevil

انگلیسی به انگلیسی

• noisemaker made of gunpowder wrapped in paper
a firecracker is a firework that makes several loud bangs when you light it.
noisemaker made of gunpowder wrapped in paper

پیشنهاد کاربران

1. ترقه.
2. آتیش بازی با صدای بلند.
3. یک شخص تندخو و پرخاشگر.
ترقه؛ ادم خاص و جذاب
اتیش پاره

بپرس